ویژگی معماری و هنری طاقگانهای سنگی (بانکهها) پیرامون صفحه حرم شریف قدس
نویسنده: دکتر جواد نیستانی
چکیده
طاقگانهای سنگی در محل پلکانهای ورودی به صحن حرم شریف قدس در شهر بیت المقدس از عمده بناهای ارزشمند معماری وهنرجهان اسلام است.این طاقگانها که در لغت عرب، بائکه و یا قنطره خوانده میشود در دورههای عباسی،ایوبی،ممالیک و عثمانی ساخته شده و بارها مرمت و بازسازی گردیده است.نگارنده در مقاله حاضر کوشیده است تا با تکیه بر سفرنامه ناصرخسرو ـ از قرن 5 ﻫ.ق ـ که گزارشی از بیت المقدس و معماری 6 طاقگان و تزیینات آن ارایه کرده، به دو طاقگان دیگر نیز بپردازد که در دورههای ممالیک پیرامون صحن حرم قدس ساخته شده است.افزون بر این، کتیبههای هریک از طاقگانها نیز که دربردارنده آیات قرآنی، نام بانی و ناظران ساخت آن است، قرائت شده و به تغییرات انجام گرفته در بناها به واسطه مرمتهای پیدرپی توجه گردیده است.
واژگان کلیدی: طاقگان سنگی، بائکه، بیت المقدس، حرم شریف قدس، ناصرخسرو، معماری اسلامی.
مقدمه:
سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بلخی (ذیقعده 394 قبادیان بلخ ـ 481 ﻫ.ق یمگان بدخشان) به احتمال بسیار خلاصهای از اصل کتابی است که شرح سفر هفت ساله او به سرزمینهای روم، مصر حجاز و بین النهرین است.به نوشته محققان تاریخ نگارش کتاب به درستی روشن نیست (وزین پور، 1372: نوزده) ناصر خسرو از مسیر سفر و از شهرها و روستاها توصیفهای بسیار دقیقی به دست میدهد.او ضمن توصیف بناها، مساجد و مشاهد، از جغرافیای تاریخی، طرز معیشت و آداب و اخلاق مراکز مهم تمدن اسلامی، آگاهیهای ارزشمندی فراهم آورده است.بنابر نوشته ناصر خسرو، وی در پنجم رمضان 438 ﻫ.ق به بیت المقدس در آمد (1372: 26) و تا چند روز پیش از چهارشنبه ذی القعده همان سال که به زیارت مشهد ابراهیم خلیل الرحمن در 6 فرسخی بیت المقدس رفت در آن شهر ساکن بوده است (1372: 40). شرح دقیق ناصر خسرو از صحن قبةالصخره و معماری ردیف طاقگان ها،تزیینات به کار رفته در آنها و دخل و تصرفهای بعدی در هر یک، موضوع مقاله حاضر است.
موقعیت جغرافیایی حرم شریف قدس:
محوطه حرم شریف قدس که در بخش جنوب شرقی شهر کهن قدس قرار دارد، تقریبا مستطیل شکل به ابعاد 281 متر در جنوب،310 متر در شمال،462 متر در شرق و 491 متر در غرب بوده که تقریبا در مرکز آن صفهای سنگی به شکل ذوزنقه و با ارتفاع تقریبی 5/4 متر از سطح صحن حرم واقع شده است (بابلون، 1987: 163؛ بهنسی، 1994:812؛ علیمی،1966:16؛ نابلسی،1990: 134؛ وان برخم،1994:37؛ شراب،1987: 481). این صفه سنگی که قبةالصخره برروی آن ساخته شده نیز دارای ابعاد 150 متر در ضلع شمالی،125 متر در ضلع جنوبی و 160 متر در هر یک از اضلاع طرفین است (موحد خویی،1358: 93).
طرح مساله
در دوره عباسی (132ـ656 ﻫ.ق/1258ـ1750م) برای سهولت دسترسی به قبةالصخره از صحن حرم شریف و در پیرامون صفه، پلکانهای سنگی و بر بالای برخی از آنها طاقگانهایی ساخته شد.این طاقگانها در عربی بائکه نامیده میشود که در لغت به معنای مخزن بزرگ است (مصطفی خاطر،2004: 280). این اصطلاح در معماری به مجموعهای از چشمه طاقیهایی گفته میشود که از دو طرف بر پایهها یا جرزهای مکعب مستطیل ستبر و از وسط بر ستونهایی استوار است (غالب، 1988: 76). در واقع بائکه اصطلاحی است که بیشتر برای اجزاء معماری خاص در بناهای مذهبی و مساجد بزرگ به کار میرفته است.از بائکه به سبب برخورداری از طاقگان با نامهای موازین، قنطره (به اعتبار مجموعهای از قوسهای در کنار هم و گاه قوسهای مطبق) و به سبب آن که بخشی از رواق است، نیز یاد کردهاند (غالب، 1988: 319 ـ 320؛ دباغ، 1976: 454،484). این نوع طاقیهای رواق گونه در مساجد جامع دمشق،قیروان و ابن طولون مربوط به دوره اموی و عباسی نیز دیده میشود (غالب، 1988: 76، 320؛ بهنسی، 1983: 79؛ Creswell, 1979: 165; Hoag. 1977: 22ـ23 ,25; Grabar, 1987: 105ـ106).
در دوره ایوبیان و فاطمیان توجه خاصی به بناهای مسجدالاقصی، قبةالصخره و نیز بائکهها شد (عسلی،1994:812،815؛Little,1990:188).
به نوشته ناصر خسرو، در 6 سوی صفه سنگی پلکانهایی است که هریک به نامی خوانده میشدند (1356: 54). به گفته او این پلکانها از سنگهای تراش خورده (یک پارچه و یا دو پارچه) و چهار گوش بود و به سبب ارتفاع اندک آن، بالا رفتن ستوران نیز از آن بسیار آسان بوده است (همانجا). در دورههای بعد، دو ردیف پلکان دیگر نیز در دوره ممالیک بر 6 مسیر پیشین افزوده شد (وان برخم،1994: 77؛ دباغ، 1976: 484 ـ 485؛ بهنسی، 1994:812؛ Ettinghausen:28ـ29).
بررسی و تحلیل
الف. ویژگیهای معماری
1. طاقگان جنوبی.
به نوشته ناصر خسرو (1356: 54) این طاقگان به سبب آن که پیامبر اسلام (ص) ازطریق پلکان ـ با 20 پله به عرض بین 50 تا60 سانتیمتر و طول 20 تا 15 متر ـ (مصطفی خاطر، 2004:287) آن به صحن قبةالصخره داخل شده و به معراج رفته، مقام النبی نام گرفته است.اثر یاد شده دقیقا در مقابل درب جنوبی قبةالصخره و نیز بنای مسجدالاقصی قرار دارد (وان برخم،1994: 70، نقشه 77؛ عزالدین،1981: 68؛ دباغ، 1976: 484). برجانب غربی این بائکه، منبر برهانالدین (قبةالمیزان) واقع است (وان برخم، 1994: 81؛ نجم، 1983: 86). بنای اولیه این ردیف طاقی در دوره عباسی ساخته شده و سپس در دورههای فاطمی و عثمانی در زمان سلطان عبدالحمید دوم (1311ﻫ.ق/ 1893م) تکمیل شده است (نجم، 1983: 86؛ ناصری طاهری، 1367: 121). بنا دارای دو پایه یا جرز مکعب مستطیل ستبر سنگی با سه ستون استوانهای شکل و 4قوس جناغی مرمرین است (ناصر خسرو، 1356: 54). در نمای شمالی جرز غربی، محرابی کوچک با طاق سنگی جناغی و دوستون کم قطر مرمرین وجود دارد.داخل محراب سنگ کاری شده و دو سرستون آن نیز دارای نقوش برگ کنگری است (دباغ، 1976: 454؛ وان برخم، 1994: 81). به نوشته دباغ این محراب به هنگام اعیاد مذهبی محل نمازگزاردن مسلمانان و نیز جایگاه طلب باران است (1976: 484). جرزهای قطور در ارتفاع پاطاق ستون ها، دارای قرنیزی سنگی است و هر سه ستون نیز دارای پاسنگ، پاستون مدور سنگی و سر ستونهای کرنتی با نقوش برگ کنگری است.برروی سرستون دو تاوه سنگی چهارگوش نصب شده که با قوس دوطاق جانبی روی آن قرارگرفته است.افزون براین،در وسط لچگی دوقوس و بر بالای ستون میانی نمای جنوبی، ساعتی آفتابی در 1907م نصب شده است (نجم،1983: 86). عرض بائکه جنوبی 40/14 متر و ارتفاع آن حدود 6متر است (مصطفی خاطر،2004: 287) برلبه بام بنا،قرنیزی سنگی قرار دارد و سقف بائکه نیز با سنگهای تراش خورده به صورت خرپشتهای پوشانده شده است (همو،2004: 288).
2.طاقگان شرقی.
این بنا که به نوشته ناصر خسرو، مقام شرقی نامیده میشده (1356: 55) در شرق قبةالصخره و مقابل بنای قبةالسلسله و نیز باب داود قرار دارد (وان برخم، 1994: 70) از ساختههای دوره عباسی است (نجم، 1983: 87؛ ناصری طاهری، 1367: 121). نام دیگر این بائکه، پلکان براق است،چه بنابر روایات از همین پلکان بوده است که پیامبر اسلام در شب اسرا با اسب خود براق گذشته و از محل صخره به آسمان عروج کرده است (مصطفی خاطر، 2004:291). این بائکه که ارتفاع آن حدود 5/6 متر است در دوره فاطمیان بازسازی شده دارای دوپایه یا جرز مکعب مستطیل قطور سنگی است که در دوسوی پلکان شرقی به عرض 67/18 متر قرار دارد (همانجا). این اثر همچنین 4ستون مرمرین استوانهای شکل کم قطر و 5 قوس نیم دایرهای سنگی دارد (Hiyari,1990:151). اجزاء معماری این بنا مانند بائکه جنوبی است و برجستگیهای سنگی و یا نماکاری خاصی در آن وجود ندارد. برلبه بام قرنیزهای سنگی کارشده و پوشش سقف آن نیز از سنگهای تراش خورده جدید و به صورت خرپشتهای است (نجم،1983: 87).
3. طاقگان غربی.
ناصر خسرو از دو پلکان و جایگاه در ضلع غربی قبةالصخره نام میبرد (1356: 55) که به نظر میرسد نخستین آنها بائکه غربی کنونی است.این بائکه بین بابالقطانین و بابالمتوضاء (المطهر) حرم شریف واقع است (وان برخم،1994: 70؛ دباغ، 1976: 458 ـ 459). به نظر مصطفی خاطر این بائکه مربوط به دوره اموی است (2004: 285) و در دوره فاطمیان (340ﻫ.ق/951ـ 952م) تجدید بنا شده و این در حالی است که از سازنده آن نیز اطلاعی دردست نیست (نجم،1983: 88). بائکه غربی از نظر معماری شامل دوپایه یا جرز مکعب مستطیل سنگی ستبر، سه ستون مرمرین کم قطر استوانهای شکل با سر ستونهای کرنتی و 4 قوس جناغی سنگی است (مصطفی خاطر، 2004: 285). اجزاء معماری این بنا از نظر نما، قرنیزهای لبه بام و پوشش خرپشتهای مانند بائکه شرقی است.
4. طاقگان جنوب شرقی.
به گزارش ناصر خسرو (1356: 54 ـ55) در این موضع که مقام غوری نامیده میشده،سه پلکان قرار داشته که برسرهریک، ستونها و طاقیهایی از سنگ تراش خورده بوده است.در عصر حاضر در بخش جنوبی صفه سنگی دو مسیر پلکانی قبةالصخره را به صحن حرم شریف مربوط میسازد.ازاین رو، به نظر میرسد، منظور ناصر خسرو از سه پلکان،در واقع دومسیر کنونی با در نظر گرفتن بائکه موجود در بخش جنوبی ضلع غربی صفه سنگی بوده است (در این باره نک: وان برخم، 1994: 70؛ عزالدین، 1981: 68). بنابر کتیبه موجود بردیوار جنوبی بنا،این بائکه در دوره فاطمی و در زمان خلیفه ظاهرالمعزالدین الله (411 ـ427ﻫ.ق/1020 ـ1036م) وبه فرمان انوشتکین غوری (419 ـ433 ﻫ.ق/1028 ـ1041م) امیر سپاه و حاکم سوریه در 421ق/ 1021م ساخته شده و به مقام غوری شهرت یافته است (نجم،1983: 90؛ عسلی، 1994: 812). کتیبهای نیز بر دیوار جنوبی موجود است که حاکی از بازسازی این اثر در 608 ﻫ.ق/1211م و به فرمان امیر عزالدین بن عمربن یعقوب و در زمان ملک معظم عیسی از حاکمان ایوبی است (نجم،1983: 90؛ عسلی،1994: 815). بائکه جنوب شرقی دارای دوپایه یا جرزهای مکعب مستطیل سنگی قطور و دوستون استوانهای مرمرین کم قطر با سه قوس سنگی جناغی است (مصطفی خاطر،2004: 289). اجزاء معماری این بنا از نظرسرستون ها،پایه ستونها و قرنیزهای هردو جرز مانند دیگر بائکهها است. دو کتیبه سنگی نیز در بخش لچکی بالای هر دو ستون نصب شده است (نجم، 1983: 90).
5. طاقگان شمالی.
ناصر خسرو (1356: 55) تنها از یک ردیف طاقگان در جانب شمالی صفه سنگی یاد کرده که در آن عصر به»مقام شامی» شهرت داشته و در دوره ممالیک، یک ردیف پلکان ـ طاقگان دیگر نیز بر آن افزوده شده است. این بائکه که اندکی متمایل به شمال غربی است، به «القنطره الشمالی ـ الغربی» و «باب الفیصل» نیز شهرت دارد و در مقابل باب العتم قرارگرفته است (ولی،1980: 69). بنابرکتیبههای سنگی موجود در بالای دو ستون میانی نمای جنوبی، این بائکه در ایام حکومت ملک ناصر محمدبن ملک منصور قلاون و به نظارت داودار، ناظر امیر رکنالدین بیبرس عبدالله منصوری در 721 ﻫ.ق/1321م ساخته شده است (نجم،1983: 183؛ وان برخم، 1994: 79). بائکه شمالی دارای دوجرز مکعب مستطیل قطور سنگی و دو ستون استوانهای با سرستون کرنتی، سه قوس جناغی و بام خرپشتهای است (مصطفی خاطر،2004: 282).
6. طاقگان شمال شرقی.
این بنا از شمال در مقابل باب حطه و از شرق در امتداد باب ذهبی واقع است (ولی، 1980: 68 ـ 69؛ عزالدین، 1981: 68؛ دباغ، 1976: 465، 484). بنابر سه سنگ نوشته موجود برنمای جنوبی این طاقگان که دو کتیبه در لچکی بالای دوستون و دیگری در بالای تاج قوس سوم قرار دارد، این بائکه در ایام حکومت ملک ناصرالدین محمد بن قلاون (از حاکمان مملوکی) ساخته شده است (نجم، 1983: 184؛ وان برخم، 1994: 79؛ ولی،1980: 69). براساس این کتیبه ها، کارهای ساختمانی این بائکه بر عهده امیرسیفالدین ایدمر شجاعی ملک ناصر (د737 ﻫ.ق/1336م) و به هنگام تولیت وی به عنوان ناظر حرمین شریفین قدس و خلیل در 726 ﻫ.ق/1325ـ 1326م بوده است (ولی، 1980:69؛ نجم، 1983: 184). کتیبههای یادشده با این آیه از قرآن «انما یعمر مساجد الله من آمن بالله والیوم الآخر» در باره آباد کردن مساجد آغاز شده است (قرآن،9: 18).
این اثر دارای دوجرز مکعب مرمرین با سه قوس جناغی است (وان برخم،1994: 79؛ نجم،1983: 184). پاسنگ ستونها از سنگ یک پارچه به نسبت بلند چند ضلعی است.ویژگی معماری این طاقگان در نوع طاقیهای جناغی آن به ویژه پاقوس است.به این ترتیب که بردوتاوه سنگی چهارگوش بالای سرستون،یک نیم ستون از سنگهای مربع شکل ظریف به ارتفاع تقریبی 1 متر چیده شده و پاقوس دو طاق جانبی به جای قرارگرفتن بر تاوه سنگی، دقیقا برروی نیم ستون قرارگرفته است.معماران، با افزودن بر ارتفاع ستون، قوسها را کشیدهتر و شکیلتر ساختهاند. افزون بر این،روی خط داخلی قوس هر سه طاقی نیز با همان سنگهای مربع شکل ظریف اما با ابعاد کوچکتر،کلوک چینی شده است (نجم،1983: 184).
7. طاقگان شمال غربی.
این بنا در محل دوضلع شمالی ـ غربی صفه سنگی و مقابل باب الحدید و با اندکی انحراف نسبت به باب الناظر قرار دارد (دباغ،1976: 459، 485؛Baramki,1969:209ـ210). درباره سازنده و زمان ساخت این اثر روایات مختلفی وجود دارد.برخی از منابع به سبب شباهت زیاد این طاقگان به مداخل معابد رومی، سازنده آن را ملک هیرودیوس دانستهاند که به نظر نجم (1983: 202) خطاست.شماری دیگر از منابع با توجه به اشاره ناصر خسرو (1356: 55) مبنی بر این که امیر انوشتکین غوری امیر سپاه و حاکم سوریه در بخش شمالی صفه سنگی سه جایگاه بنا نهاده، ساخت بائکه شمال غربی را به وی نسبت دادهاند (نجم، 1983: 202؛ عسلی، 1994: 812). بنابر کتیبه موجود در بنا، بائکه شمال غربی در 778 ﻫ.ق/ 1376م در دوره نایب سلطان ملک اشرف شعبان نوه ناصر قلاون و با نظارت امیر تمراز، ناظر حرمین شریف قدس و الخلیل ساخته شده (ولی،1980: 69) و در دوره عثمانی و زمان سلطان سلیمان قانونی (حک: 926ـ 974 ﻫ.ق/ 1528 ـ 1566م) همزمان با بنای قبةالصخره بازسازی گردیده است (عسلی، 1994: 821). عرض این بائکه 80/3 متر و ارتفاع آن 7 متر است (مصطفی خاطر، 2004: 283). معماری این طاقگان شامل دو جرز مکعب مستطیل قطور سنگی به سبک دیگر بائکهها و سه ستون مرمرین ظریف با 4قوس جناغی است (نجم،1983: 202). از ویژگیهای بنا،پاسنگ، پاستون به نسبت بلند و سر ستونهای کرنتی بسیار شکیل آن است.
8. طاقگان جنوب غربی.
این بنا که در ضلع غربی صفه سنگی و متمایل به جنوب و در کنار قبةموسی ساخته شده است در مقابل باب السلسله و باب سکینه قرار دارد و از شمال نیز به مدرسه نحویه ارتباط مییابد (غوشه،1992: 99). بنابر سنگ نوشته نصب شده در این بنا که در فضای لچکی بین دوقوس بالای ستونها و در یک قاببندی مستطیل شکل قرار دارد، بائکه در 877 ﻫ.ق/1472ـ 1473م در ایام سلطان مملوکی ملک الاشرف ابونصر قایتبای و با نظارت امیر ناصرالدین نشاشیبی ناظر حرمین شریفین قدس و الخلیل ساخته شده است (ولی،1980: 69). این اثر با عرض 16متر و ارتفاع 7 متر دارای دوجرز مکعب مستطیل سنگی قطور و دو ستون مرمرین ظریف با سرستون کرنتی و سه طاق جناغی است (مصطفی خاطر، 2004: 286). به جای قرارگرفتن برروی پا سنگ بر نیم ستونی از سنگهای تراش خورده استوار است که روی هم چیده شدهاند. بخشی از نمای سنگی این بنا در خلال مرمت بین 1983 ـ 1994م محو و به جای آن تزیینات دیگری افزوده شد.این بائکه پیش از تعمیرات دارای یک نیم ستون از سنگهای مربع شکل ظریف به ارتفاع تقریبی 1 متر بود که بر دوتاوه سنگی چهارگوش بالای سرستون قرارداشت.پاقوس آن نیز دقیقا برروی نیم ستون قرارمی گرفت و روی خط داخلی قوس هر سه طاقی با همان سنگهای تراش خورده مربع شکل و با ابعاد کوچکتر، کلوک چینی شده بود (نجم،1983: 293).
ب. تزیینات.
به نوشته ناصرخسرو (1356: 54ـ55) بائکههای 6گانهای که وی در سده 5 ﻫ.ق دیده دارای تزیینات زیبایی بوده است.بنابر توصیف او، طاقیها و ستونها به زر و مینا منقش و ستونها از سنگ رخام سبز زمردگون و کتیبههای آنها بسیار ظریف و مزین به زر و خود بنا نیزدارای کنگره (شرفه)هایی بوده است. روشن نیست که شکوه و جلالی که ناصر خسرو بدان اشاره دارد،در چه زمانی از میان رفته یا روبه کاستی نهاده است.البته در این میان وقوع چند زمین لرزه که آسیبهایی نیز به کل بنا از جمله قبةالصخره و مسجدالاقصی وارد آورده (سامح، 1987: 115؛ شراب، 1987: 662) را میتوان از جمله علل از میان رفتن تزیینات بائکهها و بازسازی آنها در دورههای مختلف دانست. تزیینات هریک از طاقگانها چنین است:
1. طاقگان جنوبی
برروی بدنه و حاشیه بیرونی قوس آن بین سالهای 1982 ـ 1994م کاشی کاری جدیدی انجام شده است.در زیر قرنیز بام، کاشیهایی با نقوش نیم دایرهای بههم پیوسته، همراه با کاشیهای مستطیل شکل کوچک به رنگ سیاه کار شده است (وان برخم، 1994: 81). قرص سنگی کم قطری در بالای پا قوس و در ارتفاع اندکی از تاوه سنگی هر سه ستون در نمای جنوبی (نجم،1983: 86) و دو قرص دیگر در ستونهای جانبی در نمای شمالی به صورت برجسته تراشیده شده است (وان برخم،1994: 81).
2. طاقگان شرقی
این طاقگان تزیینات ندارد، اما در امتداد دو دیواره جانبی پوشش جدید بام خرپشتهای (در نمای شرقی و غربی) از سنگهای چهارگوش به صورت مشبک کار شده است (نجم،1983: 87). در 1365 ﻫ.ق/1945م توسط شورای عالی اسلامی مرمت شد و سپس در 1982م به هنگام مرمت مسجدالاقصی بازسازی کامل گردید (نجم،1983: 86 ـ 88).
3. طاقگان شمالی
درزیرلبه بام به جای قرنیز ساده سنگی از تزیینات زنجیرهای دندانهدار و سنگهای کوچک استفاده کردهاند (وان برخم،1994: 79).
4. طاقگان شمال شرقی
در 1983م درزیرلبه بام نمای شمالی این طاقگان، تزیینات زنجیرهای از سنگهای دندانهای شکل کار شده بود و پایینتر از آن نیز ردیفی از مقرنس ظریف سنگی وجود داشت (نجم، 1983: 184). اماپس از مرمت بنا در 1994م برروی جرزهای نمای جنوبی این بائکه نیز دو ردیف عمودی قاببندی افزوده شد که هر یک با قرنیز سنگی در محل شانه قوس از هم جدا میشوند (وان برخم،1994: 79).
5. طاقگان شمال غربی
تزیینات شامل نقش گل 12 پر از سنگهای تیره و روشن است که برروی لچکی بین دو قوس در دوستون جانبی آن کارشده است. افزون بر این، روی نوار بیرونی هر 4 قوس و پاقوس بائکه نیز با سنگ تیره حاشیه کاری شده و سپس از شانه دو قوس آن به دو جرز ستبر سنگی ادامه یافته است (وان برخم،1994: 78).
6. طاقگان جنوب غربی
تزیینات این طاقگان جدید و مربوط به 1983 ـ 1994م است که در این بائکه طرحهای اسلیمی به ویژه در دالبر تزیینی زیر لبه بام، روی قوس بیرونی حاشیه کاری تا پاقوس و بخشی از جرزها و همچنین لچکیها دیده میشود (نجم، 1983: 293؛ وان برخم، 1994: 80). مرمت و بازسازی این بنا در1982م به طور کامل بوده است (دباغ،1976: 485).
نتیجهگیری
این نوع طاقگانها از نظر فن ساخت همان ادامه سنت طاقبندی و سقف زنی با استفاده از سازه نوع تیر و ستون با سابقه کاربرد در یونان،روم، و ایران عصر هخامنشی و نمونه اسلامی آن در مساجد اوایل دوره اسلامی مانند شهر استخر و تاری خانه دامغان و جامع فهرج است. استفاده از ستونهای باربردر جامع دمشق و قرطبه تونس و قیروان امکان بالا بردن سقف را افزایش داده و احساس نامطلوب از کوتاه بودن سقفها را مرتفع ساخته است.فن ساخت بائکهها استفاده از ستونهای باربری است که توسط قوسهای نگهدارنده بسته شدهاند.
کاربرد این طاقگانها در مساجد علاوه بر پوشش سقف مسجد و با شکوه جلوه دادن فضای داخلی شبستان و ایجاد یک دالان مرکزی وسیعتر با گنبدی بر آن در مقابل محراب بوده است.به نظر میرسد، استفاده از این ردیف طاقهای متکی بر ستونها و استفاده از سازه نوع تیر و ستون بر بالای پلکانهای ورودی حرم شریف قدس و انجام تزیینات پرکار در آنها بیشتر برای زیبا سازی ورود به صفه حرم بوده است تا وجه کاربردی دیگری با عناصر مشخصی که در شبستان مساجد اموی و عباسی قابل مقایسه است.به بیانی دیگر،از دلایل مهم ساخت این ردیف طاقگانها ایجاد آراستگیهای فضایی در ورودی پلکانهای و ایجاد شکوه بصری در مدخل ورودی به صحن حرم شریف قدس است.
مآخذ
1. بابلون،ارنست، (1987)، آثارالشرقیه، ترجمه مارون عیسی خوری،طرابلس.
2. بهسنی،عفیف، (1983)، الفن العربی الاسلامی فی بدایه تکونه، دمشق.
3. ___،____ (1994)، «العمارة والزخرفه فی فلسطین منذ لفتح العربی الاسلامی»، موسوعه خاص، ج4.
4. دباغ، مصطفی مراد، (1976)، بلادنا فلسطین، الخلیل.
5. سامح، کمالالدین، (1987)، العماره فی صدر الاسلام، قاهره.
6. شراب، محمد محمد، (1987)، معجم بلدان فلسطین، بیروت.
7. عزالدین فاروق، محمد، (1981)، القدس تاریخیاً و جغرافیا، قاهره.
8. عسلی، کامل، (1994)، «مکانه القدس عربیا و اسلامیا عبرالتاریخ»، موسوعه خاص، ج 6.
9. علیمی، مجیرالدین، (1966)، الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، نجف.
10.غالب، عبدالرحیم، (1988)، موسوعه العمارة الاسلامیه، بیروت.
11.غوشه، محمدهاشم، (1992)، بوابات القدس، عمان.
12.قرآن.
13.محمدحسن، زکی، (1981)، فنون الاسلام، بیروت.
14.مصطفی خاطر، حسن علی، (2004)، موسوعة القدس و المسجدالاقصی المبارک، ج1، بیت المقدس
15.موحدخویی، جمیل، (1358)، مسجدالاقصی و بیت المقدس، قم.
16.نابلسی، عبدالغنی، (1990)، الحضرة الانسیه فی الرحله القدسیه، به کوشش اکرم حسن علبی، بیروت.
17.ناصر خسرو، (1356)، سفرنامه، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران.
18.ناصری طاهری، عبدالله، (1367)، بیت المقدس شهر پیامبران، تهران.
19.نجم،رائف یوسف و...، (1983)، کنوزالقدس، عمان.
20.وان برخم، مارگریت، (1994)، القدس الاسلامیه، ترجمه عطاالله دهنیه، دمشق.
21.وزین پور، نادر، (1372)، سفرنامه ناصرخسرو، مقدمه، تهران.
22.ولی، طه، 1980، «القناطر و المعاریب فی الحرم القدس الشریف»، القدس، شم 5ـ1.
23.BaramkiTDimitri,1969,The Art and Architecture if Ancient Palestine,Beirut.
24.Creswell,K.A.C,1979,Early Muslim Architecture,New York.
25.Ettinghausen,R,and Oleg Grabar,1987,The Art and Architecture of Islam:650-1250.
26.Grabar,Olig,1987,The formation of Islamic Art,London.
27.Hiyari,Mustafa A,1990,”Crusader Jerusalem 1099-1187”Ad,in:Jerusalem,ed,kj Asali, NewYork.
28.Hoag,John D,1977,History of world Architecture,New York.
29.Little,Donald P,”Jerusalem under the Ayyubids and Mamluks,1187-1516”,1990,ed,kj Asali, New York.