برج و باروی شهر دربند شمالیترین یادمان دوره ساسانی
نویسنده: آناهیتا شاهرخی
چکیده
شهر دربند و استحکامات آن شمالیترین قلمرو حکمرانی دولت ساسانی است و یکی از بی نظیرترین آثار معماری این دوره را در خود جای داده است. نارین قلعه و دیوارهای دفاعی شمالی و جنوبی شهر نمونه بسیار زیبایی از معماری دوره ساسانی را ارائه میدهد. امتداد دیوار دفاعی به سمت غرب سامانه دفاعی داغ باری را ایجاد میکند که در امتداد الگوی ساخت دیوار دفاعی گرگان و کاملاً منطبق با آن ولی به سمت غرب ادامه دارد. تاریخ و دلایل ساخت این مجموعه بسیار جالب و برای محقق ایرانی که کمتر با مرزهای شمالی دوران ساسانی به ویژه منطقه قفقاز شمالی آشنا است قابل تأمل و توجه میتواند باشد. در این گفتار به تاریخ ساخت، معماری نارین قلعه و دیوارها و دروازههای این شهر میپردازیم و این مجموعه بنای عظیم را به صورت اجمالی معرفی میکنیم.
کلیدواژه: دربند، باب الابواب، نارین قلعه، ساسانیان، قفقاز شمالی
برج و باروی شهر دربند، شمالیترین یادمان دوره ساسانی
در ميان شهرهايي كه در دوران باستان به وجود آمدند و تا به امروز نيز باقي ماندهاند، شهر دربند جايگاه خاصي دارد. ويژگي و خصوصيت معماري بناهاي اين شهر، به ویژه قلعه و دیوارهای آن با گذر زمان و تخريبهای بشری از ميان نخواهد رفت. با وجود تمامي حوادثي كه برای این شهر اتفاق افتاده، قلعه بالاي شهر و دیوارهای اطراف آن با عظمت و شكوه باعث حيرت و تحسين است.
شهر دربند یادمانی از دوران ساسانی است که در جنوب جمهوری داغستان، در قفقاز شمالی واقع است. این شهر گذرگاه و مسیر عبور اقوام مهاجم شمالی هم چون هونها و خزرها بوده است و برای دولتهای ایران و روم همواره محل خطر و ضربه بوده است. امپراتوری ساسانی این گذرگاه را با احداث شهر و قلعه ای مستحکم در بالای آن به اختیار میگیرد و برای همیشه این محل را به منطقه ای امن و گذرگاهی استراتژیک تبدیل میکند.
اين منطقه تحت نفوذ قدرتهاي مختلفي قرار گرفته، گاه استقلال خود را بدست آورده و گاه تحت سلطه بوده است، گاه دچار ويراني شده و سپس حيات خود را بازيافته است. روم، ايران و بيزانس، خلفاي عرب و خانات خزر، سلجوقيان و اردوي زرين، سلسله صفويان و پادشاهان ترك حاكم بر اين منطقه، در طول تاریخ بر سر این گذرگاه استراتژیک جنگیدهاند.
در رابطه با تاریخ دقیق ساخت این شهر روایات تاریخی متعددی وجود دارد. در منابع جغرافی نویسان و مورخان اسلامی به تاریخهای متعددی اشاره میشود. تاریخ نگاران یونانی نیز در خصوص این شهر و برج و باروی آن نظرات مختلفی دارند. سفرنامه نویسان اروپایی نیز در قرون جدیدتر در بازدید با این شهر و استحکامات اطراف آن متعجب شده و گزارشات متعددی نگاشتهاند.
تاریخ شهر دربند با ساخت بنای باب الابواب و یا قلعه دربند است که معنا مییابد بنابراین برای بازگویی تاریخ این منطقه تاریخ ساخت و علل بنای این سازه عظیم باید مورد بررسی قرار بگیرد. از تاریخ بنای باب الابواب تا پیش از روی کار آمدن ساسانیان، اطلاع چندانی در دست نیست، به نوشتـﮥ لِوُند ارمنی، سپاهیان مسلمان در زمان خلافت سلیمان بن عبدالملک، در باب، کتیبه ای یافتند که براساس آن شهر در دورة امپراتور مارکیانوس همزمان با سلطنت یزدگرد دوم بنا شده است1. یزدگرد هنگام جنگ با هونها و کیداریان و دیگر قبایل چادرنشین شمال ناگزیر شد در ناحیـﮥ باب و ابواب با خشت و گل دیواری بسازد2. به نوشتـﮥ مارکوارت در 451 م، براثر شورش آلبانها قلعـﮥ باب ویران و در نتیجه حمله به آنجا آسان شد. بارتولد به نقل از دربندنامه، مینویسد: یزدگرد نخستین شاهی بود که دیوار دربند را تعمیر کرد و براساس همین روایات، اسکندر پیش از او این دیوار را ساخته بود3. به نوشتـﮥ گردیزی، دیوار بسیار طویل بود و یزدگردبن بهرام آن را میان ارمنیه و خزر تا باب الابواب احداث کرده بود که در زمان حیات او به اتمام نرسید و قباد آن را به پایان رساند و نوشیروان عادل دیوار باب الابواب را بنا کرد.4
حمزة اصفهانی، بنای باب الابواب را به انوشیروان (خسرو اول ) نسبت داده، مینویسد که او دیوار باب الابواب را که طول آن از دریا تا کوه حدود بیست فرسنگ بود ساخت و در هر ناحیـﮥ آن امیری از سپاه گماشت و آنجا را به اقطاع به آنان داد. به قول دیگر، خسرو اول، شهر معروف به باب و ابواب را با حصار در خشکی و دریا و کوه بساخت و بسیاری از اقوام و ملوک رادر آنجا سکونت داد. به نوشتـﮥ حمزة اصفهانی؛ بنای دیوار باب الابواب برای خسرو اول چنان اهمیت داشت که به نگهبانان مرزی که به آنجا میفرستاد خلعتی از دیبا، منقش به نوعی تصویر، میبخشید و به یکی از آنان به مناسبت اهمیتی که داشت تخت سیمینی اختصاص داد و او را سریرْشاه نامید5.
حمداللّه مستوفی صاحب سریر (سریرشاه ) را همان ملک باب الابواب میداند. از دید او انوشیروان کار ناتمام اسفندیار را به اتمام رسانید و دیوار دربند را ساخت تا شر قوم دشت قبچاق را کم کند.6 ظاهراً انوشیروان، هنگامی که بربنای دیوار باب همت گماشت قسمتی را که به دریا میپیوست از سنگ و سرب با عرض سیصد ذراع بنا کرد و قسمت دیگر آن را به بالای کوهها متصل کرد و دستور داد تا سنگهایی را در کشتی حمل، و در دریا غرق کردند تا سطح آب بالا بیاید و برروی آنها دیواری تا سه میلی داخل دریا امتداد داد و چون از ساختن دیوار فراغت یافت بر مدخل آن درهایی از آهن قرار داد و برآن دبابهای نصب کرد.
ظهیرالدین مرعشی بنای دیوار دربند را از انوشیروان نمیداند؛ بلکه به نرسی پسر جاماسب، که حدود سیزده سال در نواحی دربند جنگ میکرد و همـﮥ آن منطقه را آرام کرده بود، نسبت میدهد. پس از خسروانوشیروان، هنگام پادشاهی هرمز، ترکان در ماوراءالنهر شورش کردند و پادشاه خزر با سپاهی انبوه به باب الابواب حمله برد و ویرانی بزرگی به بار آورد.7 هنگام درگیری خسرو دوم با رومیان، خزرها با هراکلیوس متحد شدند و دربند را تصرف کردند. سرانجام، در اواخر دورة ساسانیان و درگیری خسرو دوم و جانشینان او با مسلمانان، فرصتی مناسب پدید آمد تا ترکان و خزرها به نواحی باب الابواب تاخت وتاز کنند. درخصوص باب الابواب(دربند) مقدسی در کتابش مینویسد: دربند در کنار دریای خزر، و از سمت دریا بارو دارد. سه دروازه نیز دارد؛ دروازه بزرگ، دروازه کوچک و دروازه دیگر در سمت دریا بسته است و باز نمیگردد. درهایی دیگر نیز در سمت دریا و سمت مسلمانان دارد. دیواری از بالای کوه تا درون دریا کشیده دارد که چند برج برآن هست. چند مسجد و نگهبان در میان بازارها است.8
مسعودی در مروج الذهب مینویسد که «جبل قبخ کوهی بزرگ است، شهر باب و ابواب بر یکی از تنگههای آن است که کسری انوشیروان بساخته و آنرا میان کوه و بحر خزر بنیان نهاده»، او همچنین مینویسد که بارو در فاصله یک میلی دریا قرار دارد و در ارتفاعات و درهها تا چهل فرسنگ امتداد دارد و تا قلعه موسوم به طبرستان میرسد و به فاصله سه میل یا کمتر یا بیشتر دری از آهن قرار داده که قومی را در میان خود جای داده است تا مزاحمت اقوام مهاجم ترک و خزر و آلان را دفع کنند. درباره ساخت دیوار داخل آب مینویسد که تعداد زیادی مشک گاو را پر از هوا میکردند و روی آن با سرب و سنگ و آهن بنا را میساختند و هر چه دیوار بالاتر میرفت مشگها فروتر میرفتند و دیوار از آب بالا میآمده و سپس مردانی به زیر آب رفته و با خنجر مشگها را میشکافتند تا دیوار استوار شود.9
با بررسی وقایع سیاسی و نظامی قفقاز و خاور نزدیک در قرن ششم به نظر میرسد که سال 37 پادشاهی خسرو اول نزدیکترین گزینه برای ساخت این استحکامات است و در نتیجه میتوان گفت که دیوار شمالی شهر و دژ دربند در سال 568ـ567 بنا شده است. ساخت کل بنای استحکاماتی که در مورد آن نویسندگانی زیادی نوشتهاند مربوط به دوران شاه قباد و پسرش خسرو اول، انوشیروان است. ولی دوره اصلی ساخت استحکامات دربند و تبدیل شدن شهر دربند به یک شهر نظامی مربوط به دوران حکومت خسرو اول است.
نيمه اول حكمراني خسرو اول(انوشيروان) را نميتوان زمان مساعد و مناسبي براي ساخت و احداث و اتمام چنان بناي عظيم و بزرگي باشد. در آن دوران ايران درگير جنگ با بيزانس بود و توانايي انجام چنين كاري نه تنها در شمال بلكه هم چنين آماده كردن نيروي دفاعي قوي را بر عليه حمله دشمنان را نيز نداشت.
زمانی که 10 سال آرامش دوران حكومت خسرو دوم پرويز (628ـ590) به پایان رسید دوره افت و افول قدرت دولت ساسانی آغاز شد. پس از شکست دولت ساسانی در برابر اعراب این سرزمین هم تحت سلطه اعراب و مسلمانان قرار گرفت.
دربند در روزگار قدیم با عناوین مختلفی شناخته میشده است. تاریخنگاران یونانی و رومی آنرا در دوران باستان «کاسپین یا در آلان»؛ نویسندگان قفقازی قرون میانی با نام «چارا، دروازه چولا» ( که حتی امروز نیز داغستانیها با نام چورول یا چولی از آنان یاد میکنند)؛ بیزانسیها نام استحکامات تزور (تسور) به آن داده بودند، گرجیها نام Dzigvis-Kari (دروازه دریا) و دروبند داده بودند؛ اعراب نام باب الابواب (دروازه درها) و یا باب الخلید (دروازه آهنی) به آن داده بودند.
مغولان آنرا کاخولگا (دروازه)؛ ترکها تِمیر کانی (دروازه آهنی)؛ و روسها و نویسندگان آنها دروازه آهنی یا دربنت نام نهاده بودند.
تعداد کتیبههای موجود به زبان فارسی میانه در دربند 32 عدد است. کتیبههای دیوار شمالی (22 کتیبه)، دژ نارین قلعه (9 کتیبه) و کجرلی قلعه10 (1 کتیبه). کتیبههای فارسی میانه دربند سند شمالیترین حوزۀ گسترش نوشتار پهلوی است. در میان کتیبههای پهلوی دربند، کتیبه ای که دربرگیرندۀ تاریخ ساخت دیوار شمالی دربند است، از بقیه مهمتر است. «از اینجا بدانسو در سال 37 توسط داریوش آمارگر از آذوباداگان ساخته شد.»
كتيبههاي پهلوي كه بر روي سازهها و بلوكهای باستاني كنده شدهاند و توسط پاخوموف در سال 1929 جمعآوري و سپس به وسيله پهلوي شناس مشهور سوئدي جي.اس. نوبرگ، خوانده و ترجمه شدهاند مدارك بسيار مهمي براي يافتن يك تاريخ نگاري دقيق از استحكامات سنگي دربند هستند. به صورت كلي، همه اين كتيبهها بر روي بلوكهاي ديوار شمالي يافته شدهاند و در همه آنها بدون استثنا نام برزنيش ذكر شده است. كاملترين كتيبه بالاي دروازه شورين(تاش) بين اولين و دومين بارو در ارتفاعي به قامت يك مرد حك شده ميگويد: «همه آنچه كه در اينجا و بالا است در سال 700 ساخته شده توسط برزنيش، تحصيلدار عوارض آذربايجان». اشارات متعدد به نام جمع كننده عوارض آذربايجاني در اين كتيبه، نميتواند اتفاقي باشد. شايد، او يكي از كارفرمايان ساخت است كسي كه از قدرت و اعتبار زيادي برخوردار بوده است. بدون شك، همه اين كتيبهها در خلال ساخت اين ديوارها ايجاد شدهاند و مشخصات فرد سازنده و باني آنها را نشان ميدهد.
کتیبه عربی به خط کوفی در 176 ﻫ/ 792 م.، که به تازگی در نزدیکی یکی از برجهای داغ باری یافته شده است کسری (خسرو) را سازنده استحکامات دربند و داغ باری معرفی میکند و به انجام عملیات تعمیری بر روی این سامانه دفاعی در دوران خلیفه هارون الرشید اشاره میکند.11
اعرابی که پس از فتوحات الجراح و مسلمه (Maslama) (برادر خلیفه هشام) در اوایل قرن هشتم میلادی در دربند (بابالابواب) و مناطق پیرامون آن سکنی گرفته بودند از این سامانه قدرتمند دفاعی که در دوران خسرو انوشیروان بنا شده بود برای مقابله با خزران به خوبی استفاده میکردند.
در سال 115ﻫ/ 734م ابومسلم (که از دید باکیخانوف به لحاظ قرائن تاریخی همان مسلمة بن عبدالملک است) به دربند آمده جایهای خرابه بروج و حصار آن را تعمیر نموده، نارین قلعه را زیاده استحکام داد و عمارت قید را آبادان کرده، زیاده بر صد زرع دیوار آن را توی دریا برد.12
شهر دربند دارای ویژگی ساختاری بسیار جالب و تا حدودی منحصر به فرد است. این شهر در باریکترین بخش گذرگاه طبیعی بین دو دیوار شمالی و جنوبی به طول 3 کیلومتر احداث شده که در بالای شهر به کوههای قفقاز شمالی که درههایی صعب العبور دارند منتهی و در پائین به دریای مازندران منتهی میشود. دیوارههای شمالی و جنوبی تا 150 متر داخل دریا ادامه دارند. اين قلعه كه يكي از بزرگترين قلعهها در خاورميانه است مساحتي حدود 5ـ4 هكتار دارد، طول ديوارهاي آن بيش از 700 متر و ضخامت آنها تا حدود 3 متر و بلندي ديوارها به حدود 15ـ14 متر میرسد و به نظر ميرسد كه تنها از طريق يك دروازه با داخل شهر در ارتباط بوده است. (تصویر شماره 5)
ضخامت دیوار شمالی و جنوبی که از نارین قلعه آغاز و گرداگرد شهر تا دریا ادامه مییابد به 4 متر ميرسد و بلندی آنها بين 20ـ18 است. (تصویر شماره 6 و7) ديوارها كنگرهدار هستند. بخشهاي از ديوار كه به جهت دفاعي پراهميت هستند نسبت به اندازه بارو پهنتر ميشوند. سنگهاي سازه به شيوههاي خاصي به صورت لاشه سنگهاي از مكاني در فاصله 4 كيلومتري به سمت شمال قلعه حمل ميشد.
در ابتدا حمل سنگهاي مورد نياز از معادن محلي به وسيله دريا و سپس از طريق زمين در طي مسير ويژهاي به سمت محوطه حمل ميشده است. بدين ترتيب نياز به افرادی با تخصصهای متفاوت برای مثال، سنگ برها، افرادی براي حمل و نقل، سنگ صاف كنها، لايه برها و غیره نیز نیاز بوده است.
اين كارگران و صنعتگران به دليل اينكه از سرزمینهای گوناگونی آمده بودند، شيوههاي متفاوت و بومي و ابزار مختص به خود داشتند. اين امر باعث توسعه تجارت و ظهور هنرمندان و تجار جديد، نساجان و اسلحه سازان، صنعتگراني شد كه از فلزات و استخوان و سفال و شيشه اشیاء متنوعی ميساختند. بنابراين شهر دربند نه تنها يكي از شهرها و مناطق بسيار قدرتمند و مهم دوره ساساني شد، كه نيز تبديل به مركز اقتصادي و مرکز هنرهاي زمان خود شد.
اكثريت ساكنان شهر دربند سربازان و هنرمندان و صنعتگران بودند. حاكمان ساساني متوجه شده بودند كه مهم ترين عاملي كه میتواند از حاكميت آنها حمايت ميكند، مهاجريني از ايران به اين سرزمين هستند که میتوانند با زبان و روح ايراني و ارتباط با اقوام آن منطقه در مقابل دشمنان بايستند.13
بخش دیگر سامانه دفاعی مزبور داغ باری (ترکیبی از داغ ترکی و باروی فارسی) است که از برج گوشـﺔ جنوب غربی دژ تا کوههایی به فاصلۀ کیلومترها کشیده میشود و دارای تعداد زیادی برج و بارو نیز میباشد.
استحکاماتی شامل دژهای مستطیلی و مدور با برجهای کناری است، که نمونه مشهوری از استحکامسازی ساسانی است در طول این سازه عظیم به چشم میخورد. از نمونههای مشابه آن در ایران میتوان از قلعه زری، نخلک و... یاد کرد.
دیوار شمالی و جنوبی دربند که از نارین قلعه به سمت دامنه تپه و پس از آن به دریا میرسددارای دروازههای متعددی است که در دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی نامهای متفاوتی داشته که امروزه تنها نامهای پس از اسلام و اخیرتر آن باقی مانده است. اسامی این دروازهها در ذیل میآید.
دروازه کیرخلار(کیرخلار قاپو)، یکی از دروازههای مرکزی در شمال شهر دربند است. اعراب این دروازه را باب الجهاد مینامیدند. قبرستان کیرخلار(به فارسی چهل تن) مکانی بسیار مقدس برای مسلمانان است که در نزدیکی این دروازه قرار دارد. بنا بر شواهد تاریخی در این مکان چهل تن از جنگجویان عرب طی اولین حملات به داغستان شهید شدند. این دروازه به لحاظ تزئینات و آرایهها بسیار جذاب است. سر ستون و دو مجسمه از شیر در ورودی این دروازه وجود دارد.
مجسمه شیران روی دروازه شمالی به دوران قدیم مربوط میشوند، تاکنون نیز محفوظ ماندهاند: ابن فقیه(در آغاز سده دهم) از آنها یاد کردهاند14. (تصویر شماره 1)
تاش در ترکی به معنای سنگ است. این دروازه با نام شورین هم شناخته میشود. این دروازه از دروازههای متعدد و یکی از سه دروازه شمالی دیوار بلند دربند است که در سالیان اخیر مورد مرمت قرار گرفته است. این دیوار به طول 1650 متر با بیشترین تهدیدات مواجه بوده است. (تصویر شماره 2)
در دیوار جنوبی نیز تعدادی دروازه وجود دارد که یکی از آنها اورتاقاپی است، این سومین دروازه دیوار جنوبی است. اورتا به معنای وسطی و میانی است که در میان برجهای راست گوشه واقع شده و دو دهنه دارد که پشت هم میآیند. از طرف دهنه اول به شکل سه طاق نوک تیز که با دو ستون دایرهوار با سرستونهای راست گوشه و مزین با مقرنسها جدا شده است تقسیم شدهاند. دهانه دوم از نوعی تقریباً متفاوت است، راست گوشه و با گنبد افقی همواری پوشانده شده است که در بالا با پیش آمدگی برجسته ای وجود دارد. بالای این گنبد طاق بلند برجسته با هلالی شکلهایی که بالای آنها صورت یک شیرنقش بسته، وجود دارد. به مانند بقیه تصاویر حیوانی در دروازهها این شیر نیز به صورت کلی و آبستره تصویر شده است.
از دیگر دروازههای جنوبی بایات قاپو است که نام خود را از اقوامی به همین نام گرفته است. این دروازه در نزدیکی برآمدگی منتهی به قلعه واقع شده است.
دو باري قاپو (دو به معني دو، باري به معني ديوار) در پائين شهر واقع شده است.
دادههاي فرهنگي دربند تنها منحصر به قلعه و بخشهاي دفاعي نميشود. شمار بسيار زيادي ساختمان از دوران مختلف وجود دارد كه بسياري از آنها در حال مرمت است.
در سه سالی که خزرها در دوران حکومت خسرو دوم زمام شهر را به دست گرفتند تصاویری بر روی دیوارها و دروازههای شهر دربند باقی گذاشتند که اغلب اسبهایی است با ترکیبی ویژه که خاص این قوم است.
پس از آن در دوران حضور اعراب در منطقه تغییراتی در بافت و اسامی و کاربریهای این سازهها صورت گرفت. اسامی دروازهها و سازههای داخل شهر به اسامی اسلامی تغییر پیدا کرد، ولی هم چنان از سازه نارین قلعه و دیوار دفاعی عظیم داغ باری برای دفاع در برابر حملات اقوام شمالی و نیز برای پیشروی در شمال بهره گرفته شد. بسیاری از سازهها در دوران اسلام و به ویژه توسط خلیفه هارون الرشید مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت.
پینوشتها
1. ماركورات، ژوزف، ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی، ترجمه مریم میر احمدی، تهران، اطلاعات، 1373، ص 105.
2. کریستن سن،آرتور امانوئل، ایران در زمان ساسانیان، ترجمـﺔ رشید یاسمی، تهران 1351، ص 311.
3. دایرةالمعارف اسلام، ذیل عنوان دربند.
4. گردیزی، زین الاخبار، مقابله و تصحیح و تحشیه و تعلیق عبد الحی حبیبی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1347، ص28، 30، 33.
5. حمزة بن حسن حمزة اصفهانی ، تاریخ پیامبران و شاهان(سنی ملوک الارض والانبیاء)، ترجمه جعفر شعار،چاپ دوم، تهران، انتشارات امیرکبیر،1367،ص 51.
6. مستوفی، حمد الله، تاریخ گزیده، باهتمام عبد الحسین نوایی، مؤسسه چاپ و انتشارات امیرکبیر، 1339، ص116.
7. طبرى، محمد بن جرير، تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1369، ص174.
8. ابو عبدالله محمد ابن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، مترجم علینقی منزوی، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، 1361، ص558ـ559.
9. مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1374، ص 173.
10. Kejerli
11. Gadjiev, Mortosali, The confrance of Iran and Caucasus studies, Tabriz, September2009.
12. آقا قدسي بادكوبي، عباسقلی، گلستان ارم، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1382، ص58.
13. A road of five thousand years long, Photoalbum, Rostov-on-don, Makhachkala, 2002.
14. بارتولد، واسيلي ولاديميرويچ، جايگاه مناطق اطراف درياي خزر در تاريخ جهان اسلام، ترجمه ليل بن رشه، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1375، ص53ـ54.
منابع
ـ بارتولد، واسيلي ولاديميرويچ، جايگاه مناطق اطراف درياي خزر در تاريخ جهان اسلام، ترجمه ليل بن رشه، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1375.
ـ آقا قدسي بادكوبي، عباسقلی، گلستان ارم، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1382.
ـ مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1374،
ـ ابو عبدالله محمد ابن احمد مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، مترجم علینقی منزوی، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، 1361،
ـ مستوفی، حمد الله، تاریخ گزیده، باهتمام عبد الحسین نوایی، مؤسسه چاپ و انتشارات امیرکبیر، 1339، ص116.
ـ حمزة بن حسن حمزة اصفهانی، تاریخ پیامبران و شاهان(سنی ملوک الارض والانبیاء)، ترجمه جعفر شعار،چاپ دوم، تهران، انتشارات امیرکبیر،1367،
ـ گردیزی، زین الاخبار، مقابله و تصحیح و تحشیه و تعلیق عبد الحی حبیبی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1347، ص28،
ـ کریستن سن،آرتور امانوئل، ایران در زمان ساسانیان، ترجمـﮥ رشید یاسمی، تهران 1351،
ـ ماركورات، ژوزف، ايرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی، ترجمه دكتر مريم ميراحمدي، اطلاعات، تهران، 1373.
ـ طبرى، محمد بن جرير، تاریخ طبری یا تاريخ الرسل و الملوك، مترجم ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1362.
- A road of five thousand years long, Photoalbum, Rostov-on-don, Makhachkala, 2002.