Menu

قصر ساسانیان تپه حصار دامغان

نویسنده: دکتر اریک اشمیت و فیسک کیم بال؛ ترجمـﺔ حسن معمارزاده

تپه حصار در 5/3 کیلومتری جنوب شهر دامغان و در شرق ایستگاه راه آهن تهران ـ مشهد، قرار دارد. مشهور شدن این تپه به عنوان داشتن اشیاء عتیقه از عهد ناصرالدین شاه مطرح و در همین زمان بود که سرتیپ هوتوم شیندلر که از جانب دولت انگلیس مأمور احداث و کشیدن خط تلگراف بمبئی به اروپا و سرانجام لندن بود در این شهر، این تپه نظرش را جلب نموده و در سفرنامه خود نخستین بار نام تپه حصار در تاریخ نگاشته می­شود. او ضمن توصیه به حاج علی اکبر امین معدن از ایشان می‌خواهد نهر آب را به تپه بیاندازد تا اشیاء بدون شکست و سالم به دست آید. این مسئله ضربات شدیدی به پیکر تپه وارد نموده و هنوز این گودی در وسط آن به شکلی چشمگیر، هویدا است. دیگر آن که آثار بسیاری از این تپه به زمین‌ها و حتّی روستاهای دیگر کشیده شد، به طوری که تعیین حدود تپه حصار برای محقّقان جوان امروزه ممکن نیست. ضربه نهائی آن که بسیاری از این اشیا به غارت سر از بریتیش میوزیوم لندن درآورد. این تپه نظر بسیاری از محققان را از همان آغاز به خود جلب نموده تا این که سرانجام دکتر اریک اشمیت از جانب دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا مأمور حفاری در 1310ش/ 1931 م گردید. او که به امید جستجوی صد دروازه آمده بود با تمدنی کهن نظیر تمدن ری، سیلک و دشت قزوین روبرو شد.

هرچند که این محوطه مربوط به پیش از تاریخ است با این همه بخش­هائی از آن نیز متعلق به دوران تاریخی است. نظیر بناهای قلعه مانندی که در شمال و غرب آن از دوران اسلامی باقی مانده و قلعه دیگری که در شمس­آباد در جنوب غربی آن به نام قلعه زرد متعلق به عصر زندیه و قاجاریه است و قلعه کهنه شامان در جنوب آن خودنمائی می­کند که همگی متعلق به بعد از اسلام و در حوادث تاریخی نقش بازی کرده­اند.

امّا در زیر خاک‌های نرم و در دویست متری جنوب غربی تپه اصلی سطحی صاف از گچ و خاک و ساروج، محکم هنوز بر زمین پا سفت کرده است. اینجا بنائی بوده متعلق به عهد ساسانی و با مدارک پیدا شده شاید اشکانی و نشانه­هائی از آن در تواریخ عهد اسلامی متعلق به اسکندر و عهد سلوکی که با بازسازی­های گراسیمف می­توان آن را کاخی شبیه کاخ سروستان فارس در نظر آورد که متعلق به شاهان محلی و پادشاهان عهد ساسانی است. گزارش این حفاری و نظریات مختلف محققان به صورت مقاله­ای مستقل در کتاب حفاری­های تپه حصار دامغان دکتر اریک اشمیت در سال 1937م منتشر گردید که هنوز تمامی آن ترجمه نشده و محققان به زبان اصلی به آن مراجعه می‌کنند.

علاوه بر این کتاب آثار گچ بری شده و مهم تر از همه گچ بری‌های ستون اصلی است که متعلق به تالار اصلی امروزه در موزه ملی ایران قرار دارد و همینطور پلاک­های گچ بری به شکل گراز، گوزن، سر زن، شیر و نقوش هندسی دیگر که در سالن پیش از اسلام این موزه در برابر دیدگان تماشاچیان است و بقیه آثار گچ بری آن در موزه دانشگاه پنسیل وانیای ایالت کالیفرنیای آمریکاست.

ستون مدوّر گچ بری شده و پلاک­های گچی موجود در موزه ایران باستان موجب تداعی نوشته ابوالحسن علی بن حسین مسعودی می‌شود که در جلد اوّل مروج الذهب و معادن الجوهر می‌نویسد:

در قومس نیز آتشکده بزرگی به نام جریش که معلوم نبود کی ساخته است. گویند اسکندر وقتی به آنجا تسلّط یافت آتشکده را به حال خود گذاشت و خاموش نکرد. گویند به روزگار پیش در اینجا شهری بزرگ بوده که بنائی عجیب داشته است و در  آنجا خانه­ای بزرگ بوده با ساختمانی شگفت بوده که بت­هائی داشته و چون این شهر و خانه­های  آن ویران شده، این خانه را ساخته و آتش را در آن نهاده­اند. (مسعودی: ابوالحسن علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر (ج 1)، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344 ص 604).

این مقاله با عنوان ساختمان کاخ ساسانیان از کتاب حفاری‌های تپه حصار دامغان تألیف دکتر اریک اشمیت که با عنوانی چنین از طرف دانشگاه پنسیلوانیا در 1937م ترجمه شده است.

***

حدود دویست متری جنوب غربی مجتمع تپه حصار، تپه­ای پست همراه آثار باستانی تخریب شده توجه ما را به خود جلب نمود. خرده­های گچ بری سفال­های دوره اسلامی شفاف، تکه سفال­های قرمزرنگ و حتی تعدادی هم خرده سفال منقوش و غیرمنقوش دوره ماقبل تاریخ در تمام نقاط این محل پخش شده بودند. انتظار ما این بود که خرده سفال­های دوره اسلامی راهنمای اصلی این نقطه باشد، ولی دیری نپائید که متوجه شدیم خرده سفال­های قرمزی که این تپه کوچک را پوشانده از آن یک بنای تاریخی است.

در یک آزمایش مقطعی ما قطعاتی از گچ­بری تزئینی جذاب، قسمت­هائی از دیوار کاملا مشخص اطاق­های سفید شده و آجرکاری چند رنگه زرد را پیدا کردیم. از این رو به آزمایش خودمان ادامه دادیم تا سرانجام همه نقاط محل پنهان زیر محوطه مورد حفّاری قرار گرفت. نقشه هوائی که از این محل گرفته شد به ما نشان داد که این محل باید شکل ساختمانی منحصر به فردی را داشته باشد.

 

ساختمان قصر ساسانیان

کاخ مورد حفّاری مثل بناهای پیش از تاریخ به شکل مورّب نسبت به چهار جهت اصلی شمال، جنوب، شرق و غرب بنا شده است. این مجتمع ساختمانی به دو قسمت اصلی تقسیم می­شود، ابتدا قسمت اداری که شامل بخش­های یک الی هفت می­باشد و توسط بخش هشت به قسمت غیراداری که خود شامل بخش­های نه الی بیست است، ارتباط پیدا می­کند. به علاوه بخش بیست‌و‌یک تا شمال شرقی ساختمان اصلی به طور حتم یک کلاه فرنگی بوده (عمارتی که برای شاهان سازند).

پایه­هائی از گوشه جنوب غربی ساختمان اصلی ادامه می­یابد و تصور می­رود که بقایای دیواری خارجی بوده که زمانی قصر و یک پارک با کلاه فرنگی (بخش 21) را احاطه می‌کرده است.

اطاقها: بخش 1: هالی است که به شکل شبستان ستوندار ساخته شده و به اطاق اصلی قسمت اداری قصر منتهی می­شود. هال ورودی قصر دارای سه جفت ستون آزاد و یک جفت ستون غیرآزاد می­باشد که قطر متوسط ستونها 75/1 متر است. بخش پائین ستونها تا ارتفاع 5/0 متر با یک لایه گچ ساده پوشیده شده در حالی که قسمت بالای ستونها همانطور که از بقایای گچ به جا مانده مشخص می­شود با گچ­کاری­های زیبا تزئین شده است. به نظر می­رسد تزئینات از ارتفاع دو یا سه متری فرو ریخته ولی در این باب مدرک موثقی در دسترس نداریم. خرده­های گچ ریخته شده نشان می­دهد که زیرستونها حداقل با یک نوار تزئینی گچ پوشیده شده است.

قسمت ورودی هال ستوندار به سبک ورودی هال به اطاق اصلی پذیرائی باز می­شود و دو راهرو باریک در دو طرف ورودی به اطاق شماره 2 منتهی می­شود. یک در با یک یا دو پله که ارتفاع کل آنها 38 سانتیمتر است به اطاق شماره 4 راه می­یابد که کف آن 2 سانتیمتر پائین­تر از چهارچوب است. یک پله به ارتفاع 32 سانتیمتر که روبروی درب شماره (C1) قرار دارد و احتمالاً می­بایست یک خروجی به طرف شرق باشد. توده گچ خراب شده 131 شامل قسمت­های تخریب شده یک قوس (هلالی) دروازه است. چهارچوب درب (e1) در جهت اطاق به گونه­ای قرار گرفته که از داخل اطاق باز می­شود و 27 سانتیمتر بالاتر از کف هال ستوندار است در حالی­که در بعدی آن در قسمت جنوب شرقی 25 سانتیمتر بالاتر است، کف هال مثل سایر بخش­های ساختمان با لایه­ای از گچ پوشانده شده. چگونگی تزئین هال ستوندار به شرح زیر است:

بخش 2: به نظر می­رسد که کانون اصلی این ساختمان باشد. اطاقی چهارگوش به نظر می­رسد با سقف گنبدی که به هال ستوندار، باز می­شده که زمانی تزئینات باشکوه و زیبائی داشته است. یک درب بزرگ و دو راهروی باریک (ba2) به همان اندازه راهروهای قبلی (ba1) اطاق اصلی را با یک بخش مربع مستطیل شکل به هم ربط می­دهد. راهروهای (a2 و b2) در انتها بزرگتر شده و به شکل اطاقک­های مربع مستطیل درمی­آیند که در وسط کف هریک از گچ پوشیده شده و در میان هرکدام حفره­ای تقریبا حلقوی وجود دارد و ما نمی­دانیم که این حفره­ها به چه منظوری ایجاد شده­اند.

در کف اطاق (3) که جزء اطاقک عقبی سالن اصلی حضار (شنوندگان) محسوب می­شود اثری از پوشش گچ وجود ندارد و تصور می­کنیم که در قسمت شمال غربی و وسط دیوار این اطاق دری باز می­شده است.

پایه­های دیوار اطاقهای (5) و (7) در دو طرف اطاق (3) بقدری کوتاه هست به طوری که نمی­توان تشخیص داد درب آنها در کجا قرار می­گرفته است. نیمی از اطاق (7) دارای لایه­ای از گچ است در حالی که در اطاق شماره (5) رد پائی از پوشش گچ دیده نمی­شود.

اطاق شماره 4 و ایوان شماره 6 در امتداد طول هال و اطاق حضار اصلی است و نمی­دانیم که آیا در کنار درب (1) و ورودی ایوان (6) شکافها و روزنه­هائی وجود داشته یا خیر؟ بلندی دیواری که قسمت شرقی ایوان را می­پوشاند برای ما مجهول و تعجب­آور است. وجود ذرات پوشیده شده چوب بطور جزئی نشان می­دهد که روی چهارچوب دری که از اطاق 4 به ایوان منتهی می­شود همراه تزئینات برجسته چوبی بوده و گودی این درب مثل ورودی هال می­باشد.

دربی از هال به سمت اطاق (8) گشاده می­شده که بخش اداری ساختمان را به قسمت غیر اداری متّصل می­کند. در کناره­های جنوب غربی کف اطاق که لایه گچ آن از بین نرفته اثرات یک ورودی دیگر به چشم می­خورد که یک پله، مرتفع­تر از کف اطاق است. بخش شمال شرقی «مجتمع قصر» بقایای دیوار به زحمت یافت می­شود. بهرحال سطوح پوشیده از گچ راهنمای خوبی برای تشخیص اطاقهاست (البته بیشترین قسمت کف با چند سانتیمتر گل خاص پوشیده شده­اند).

پله­ای ازاطاق شماره 8 به اطاقی تقریبا مربع منتهی می­شود که در عرض آن اطاق لایه‌ای از گچ به چشم می­خورد که تصور می­رود بقایای یک هال کم ارتفاع است. کف اطاقک دیگر (شماره 10) 20 سانتیمتر بالاتر از اطاق شماره 9 است. به نظر می­رسد مسیری پوشیده از گچ که از اطاق شماره 9 تا بقایای اطاق 11 امتداد می­یابد، باید یک درب ورودی باشد.

بخش 12 ممکن است حیاطی سرباز بوده. به هرحال به نظر می­رسد که اطاقهای 11 و 13 و 14 و 15 به این حیاط دارای درب­اند و این حیاط 10 سانتیمتر از آنها پائین­تر است که توسط یک راهروی کوتاه اطاق 15 را مثل اطاق 16 به بخش 12 متّصل می­کند. ظاهراً یک درب ورودی اطاق 16 و 17 را بهم متصل می­کند. پله بین این دو اطاق به اندازه یک خشت می­باشد اما ارتفاع پله دو برابر اندازه خشت است. یک اطاقک (شماره 18) به اطاق شماره 17 شمال غربی متصل است که 30 سانتیمتر بالاتر از آن است. بقایای اجاق دیواری در بخش 2 که به سختی قابل تشخیص است، نشان می­دهد که این قسمت به عنوان آشپزخانه مورد استفاده قرار می­گرفته است.

بخشی از کف اطاق پوشیده از گچ همراه با بقایای ازاره­های چهارستون در لبه­های غربی آن نشانگر این است که مسلما غرفه­ای (21) در این محل بوده است. کف پوشیده شده با قلوه سنگ که به صورت ناپیوسته در کنار هم قرار گرفته به گونه­ای که اندازه تقریبی این بنای کوچک را نشان می­دهد. احتمالاً درب ورودی آن در قسمت جنوب غربی قرار داشته که هر دو طرف آن دو ستون (با قطر 65 سانتیمتر) وجود دارد. ممکن است این ستونها چوبی بوده باشند، چون ما نتوانستیم چیزی را پیدا کنیم که نشان دهد، این ستونها از خشت یا گل ساخته شده باشند. چند ستون اضافی و کوچکتر وجود دارد که با کف پایه ستونهای به جا مانده و قطر این ستونها 22 سانتیمتر است. روزنه­ای نیز در قاعده اطاق قرار دارد.

 

بیان اجزاء ساختمان قصر ساسانیان

دیوارهای این قصر از خشت­های چهارگوش ساخته شده اند و اندازه متوسط آنها 37 سانتیمتر و ضخامت آنها 8 سانتیمتر است در حالی­که ضخامت دیوارها 3 متر می­باشد. محوطه اطاق­ها 1 الی 4/1 متر است و مرتفع­ترین دیوار سالم به جا مانده 25/2 متر بالاتر از کف بناست. سطوح، دیوارها، ساده، همراه لایه گچ یا نقاشی است.

کف بیشتر اطاقهای قصر، مخلوطی از گچ و خاک می­باشد و در نقاط معینی با لایه­های همراه خرده سفال قبل از ساسانیان یا آجرهای مخصوص کف­بندی برخورد می­شود.

همانطور که از بقایای تخریب شده پیداست، آجرها حدوداً اندازه خشت هائی هستند که در ستونها و طاقها بکار می­رفته‌اند (اندازه حداقل ستونها بوده). در شکل 173 ساختمان، بنای ستونها را نشان می­دهد. در ساختن این ستونها از یک یا دو لایه آجر افقی استفاده شده که بعداً به صورت منحنی (گرد) بریده شده و لایه­های بعدی آجر بصورت عمودی روی هم قرار داده می­شده که گوشه­ها و ناهمواری­های آن با گچ خاک پر می­شده، امکان دارد قسمت­های بالاتر ستونها با خشت خام ساخته ­شده و ضخامت پوسته گچ خاکی که ستونها را به خود گرفته­اند، 6 الی 8 سانتیمتر بوده.

 

تزئینات قصر ساسانیان

وضعیت خرده­های گچ پیدا شده و لکه­هائی از رویه دیوارهای نقاشی شده به ما نشان می­دهند که هال ستوندار این قصر نسبت به نقاط دیگر آن به بهترین وجه تزئین شده­اند و بقایای کمی از خرده­های گچ هم مخصوص تزئین دیوارها در اطاق شماره 4 مشاهده می­شود ولی سطح اکثر اطاقهائی­که در جناح غیر اداری قرار دارند، ساده­اند.

قسمت عمده تزئینات این قصر شامل برجسته­کاری و مجسمه­های ساخته شده از گچ می­باشد. به علاوه حداقل در بعضی از دیوارها یا با رنگ ساده تزئین شده یا این­که با چند رنگ درهم آمیخته شده است. تزئیناتی مثل چوب که فرسودگی آنها خیلی سریع است، می­توان گفت که روی درب چوبی بین ایوان 6 و اطاق 4 برجسته کاریهائی وجود داشته است.

 

تزئینات گچی

1. ستونها1

روش بنا و شکل ظاهری ستونها را در صفحات قبل شرح دادیم. به نظر می­رسد که تزئینات هر ستون جفتی و نیم ستونها مثل هم باشند2 و تنها پوسته گچ ستون3 به طور تقریباً سالم باقی مانده است. در کلیشه شماره 80 گچ­بری 1601H و 62، طرحهای برجسته­کاری جالب ستونها را نشان می­دهد. این خرده­های گچ در نزدیکی ستون 72 پیدا شده و بدین طریق تزئینات دو ستون ورودی هال را مشخص می­کنند. ما نتوانستیم تزئینات ستونهائی که (صفر و 115) نصف آن با بنا درگیر است را مشخص نمائیم.

خرده­های گچ مخصوص تزئینات زیر ستونها (ر.ک کلیشه 80، ستون 44، 1393 H) در مجاورت چندین ستون پیدا شدند. این نمونه نیز نشان می­دهد که قسمت بالائی ستونها تزئیناتی داشته­اند. در زیر طرح اصلی همین ستون یک نوار باریک تزئین شده وجود دارد.

 

2. پلاکها4

ما پنج سری از پلاکهای تزئینی را پیدا کردیم که سه تای آن بزرگ که طرح­های اصلی یک گراز، بالا تنه یک زن و یک تصویر دیگر که ظاهرا به نظر می­رسد خدائی باشد. این پلاک دارای تمام خصوصیات و علائم دیگر ساسانیان است. دو پلاک کوچک دیگر که به ترتیب یک جفت گوزن نر و ماده­اند.

در توده­های گچی تخریب شده، 36، 31 و بین سومین ستون جفتی 126 و 39 پلاک گراز پیدا شد و در توده­های (56 و 60) هم 9 عدد پلاک نیم تنه زن در بین دومین ستون جفتی (68 و 44) پیدا و در جلوی ورودی هال ستوندار این قصر 13 پلاک نشانه، روی زمین و به طور پراکنده در توده­های گچی شماره (A978 و B، 12، 74 و 79) به دست آمدند.

در توده­های گچی 69، 56، 81 پلاک­های گوزن نر و ماده پیدا شدند که بعضی از آنها تقریبا سالم و بعضی هم پوسیده و خراب شده­اند. خرده پلاک­های گوزن نر و ماده در قسمت­های مختلف هال قصر به صورت پراکنده روی زمین پیدا شدند.

به نظر ما هدف و چگونگی استفاده از این پلاک­ها بیشتر جنبه تزئینی برای بنا بوده، در طرح کلی تزئینات آنها در قصر ترسیم شده که اشکال آن­ها در کلیشه­ها آمده است. تصوّر می­کنیم که پلاک­های بزرگ را در قسمت بالای مرکز طاق­ها قرار می­دادند، در حالی­که پلاکهای گوزن نر و ماده را در جاهای معیّن طاق یا کف زمین قرار می­گرفته است.

 

الف: پلاک­های گراز

سطح خارجی این پلاک­ها مثل سایر بقایای سفید مایل به زرد می­باشد و اکثراً یک لایـﮥ خرمائی روشن دارند. پلاک (1323H) که شکل آن در ترسیم آمده است به یک پلاک کوچکتر (1432H) از کلیشه 75 متّصل می­گردد و طرح گلی روی آن است. به نظر می­رسد که آن در تمامی ردیف پلاک­های گراز به چشم می­خورد.

همانطور که از الگوی بیشتر پلاک­ها پیداست، به نظر می­رسد کلیه پلاک­ها به یک شکل استاندارد یا یک قالب درست شده باشند. در کناره پلاک­ها، طرح گل مانندی وجود دارد و 24 برجستگی (مهره) سر کاملاً مشخص، گراز را احاطه نموده است.

 

ب: پلاک­های انسان

در پلاکهای تحت بررسی پلاک­های کوچکتری به دست نیآمد که مکمل پلاک­های بزرگتر باشد و امکان دارد که این پلاک­ها مثل پلاک­های گرازها همراه پلاک­هائی دیگر بوده­اند. این پلاک­ها نیم تنه­ای را به شکل چهارگوش نشان می­دهد که در وسط آن زنی به حالت متبسّم قرار گرفته است و با توجه به آرایش صورت شاید یک ملکه باشد. نیم تاجی یا رُبان، موهای پوشیده شده زن را دربر گرفته و سه نوار که به نظر می­رسند مهره­های کروی باشند و یک آویز لوزی شکل همراه مهره­های مرکزی، مربع شکل، در گلوبند قرار دارد. در دو طرف سر این زن نواری آویزان است و یک قاب همراه طرح گل، قسمت مرکزی پلاک را احاطه می­کند.

 

ج: پلاک­های نشان5

این پلاک­ها که ظاهراً جنبه مذهبی داشته­اند، تمام خصوصیاتی که ساسانیان به آن اهمیت می­دادند را داراست. علائم کاملا مشخص (+) به علاوه (O) یک دایره، (∆) یک مثلث، ( یک هلال و یک شکل دیگر (به احتمال قوی) توسط یک حلقه همراه مهره­های گرد و مربع پلاک را فرا گرفته است و قاب این پلاک به همراه طرح گلی زیبا، کاملاً سنتی است.

 

د: پلاک­های گوزن نر و ماده

این پلاک­ها گوزن­های نر و ماده­ای را که در حال چریدن و یا نوشیدن آب از چشمه­اند نشان می­دهد. در پلاک شماره 8 تصویر گوزن را به صورت افقی نشان می­دهد. سر تمام گوزن‌های نر در قسمت ر است و سر گوزن­های ماده در سمت چپ پلاک قرار گرفته و دلیل آن حفظ قرینه است.

 

مجسمه­های گچی6

1. شیرهای جلوی درب

در توده بقایای تخریب شده 63 نزدیک شمال غربی یک سر شیر گچی (1539H) به دست آمده. در توده­های 63، 35 و 30 (روی چهارچوب درب 12) و 115 جلوی ورودی بین طاق­های 2 و 3، سرهای کوچکتر شیر، پنجه و یال و پوست شیر با اندازه­های مختلف پیدا شدند. به نظر می­رسد که این شیرها مراقبت ورودی هال ستوندار قصر، اطاق اصلی حصار و اطاق­های 2 و 3 یعنی درب C1 که به اطاق 4 منتهی می­شود را به عهده دارند. سطح خارجی شیر احتمالا به جز دهان شیر به درستی بازسازی شده است. در این ترسیم پنجه­ها و موهای شیر واقعی نقاشی شده­اند ولی نقاشی بقیّه قسمت­های شیر تخیّلی است.

 

2. مجسمه بزهای کوهی یا قوچ­ها7

ما نمی­دانیم آیا سرهای گچی شبیه به گاو که نسبتاً ناقص درست شده متعلق به بزهای کوهی یا قوچ­هاست. با توجه به برآمدگی­های کنار تعدادی از خرده مجسمه­های معین، متوجه می­شویم که مجسمـﮥ بزها و قوچ­ها، هر دو وجود دارند. شاخ­های پیچیده شده و سر حیوانات ظاهرا به برآمدگی­های کناری مجسمه­ها متصل است. البته تعدادی از خرده­های گچ، بیشتر شبیه بز کوهی به جای قوچ می­باشند. تصور می­شود چنین سرهای گچی، در بالای درب­های ورودی مورد استفاده قرار می­گرفته­اند، ولی جای اصلی آنها را دقیقاً نمی­دانیم. سر شماره 22 که در طرح ترسیمی نشان داده شده در قسمت شمال غربی به دست آمده و سایر خرده­های مجسمه در توده­های C و D و A و 149، 130، 70 به صورت پراکنده از زیر خاک بیرون آورده شدند.

 

ویژگی­های تزئینی قصر ساسانیان

1. سقف­ها و طاق­ها8

طاقهای اصلی هال قصر به گونه­ای زیبا مزیّن شده است. نواری است که همراه پولک مجاور یک نوار عریضتر در کنار یک طرح گل خیلی زیبا به شکل برجسته طاق را می‌پوشاند. روی سقف نیز یک طرح پر از ستاره­های درهم به همراه دایره‌های کوچک قرار دارد.

سایر طاق­ها در اشکال 1459 H (توده 1288)، 1464 H (توده 6305)، 1594 H (توده 131)، 1430H (توده 41)، n1543H، n1442H و 1530H (توده 78) آمده است، همانطور که در ترسیم هندسی، وضعیت قوس­ها آمده، دو قوس آخری (1430 H و 1530H) ممکن است قسمت­هائی از تزئینات نوارهای بیرونی قوس‌های مذکور باشند.

نمونه­های خرد شده 1584H، 1588H (توده­های 131 و 111) امکان دارد در سقف قوس‌های جنوب شرقی و غربی ورودی­های اطاق اصلی حصار9 قرار داشته و 1590 H تزئینات سقف دیگری را نشان می­دهد، این تزئین شامل طرح­های پیچ در پیچ جالب است.

 

2. قوس­ها در (کلیشه 78)

قوس شکسته شده (1416H) مخصوص درب d1ـ بیرون ساختمان در توده­های گچ خراب شده، 131 قرار داشت. این قوس به طور کامل سالم مانده است، به جز اندکی از آن که خرد شده و به عنوان نمونه خوب برای طاق درب­ها می­توان نام برد. خرده­های قوس 1587H که زمانی جزء تزئینات ورودی ایوان 6 به اطاق 4 بوده از توده­های خرده­گچ­های شماره 9 در روی ایوان از زیر خاک بیرون کشیده شد.

 

3. کتیبه­ها10

به طور قطع و یقین نمی­توان گفت محلّ کتیبه­ها بر روی نقشه ترسیم شده از بنا کجاست؟ می­توان جای تقریبی آنها را تخمین زد. تصور می­کنیم که این کتیبه­ها در گوشه ستون­های ورودی هال قرار داشته­اند، چنانکه در ترسیم نقشه بنا آمده است. کتیبه 1596 H در توده خرده­گچ­های 82 و کتیبه 1595H در توده 81 به دست آمدند. کتیبه 5387 H ممکن است جزء تزئینات درب باشند. یک کتیبه کامل و زیبا (1591 H) در گوشه شمال غربی بخش 12 نیز به دست آمد. این کتیبه ممکن است جزء تزئینات قسمت غیراداری قصر باشد.

 

4. گچ بری‌های زیر سقف11

در تصاویر 97، 69 و 96 خرده­هائی از گچ بریهای زیرسقف (1550H) پیدا شدند که تصوّر می­شود به عنوان گچ­بری تزئینی زیر سقف به کار می­رفته، گچ­بری به دست آمده در توده 148 روی بقایای دیوار اطاقهای 3 و 5 پیدا شدند و نشان می­دهد که در طاق ورودی شمال غربی ساختمان به کار رفته بوده.

 

5. گچ­بری شکل چرخ12

این گچ­بری (1600 H) که در ترسیم بازآفرینی شده، در بقایای دیوار جنوب شرقی اطاق شماره 7 به دست آمده و مورد استفاده و محل دقیق آن برای ما مجهول است.

 

نقاشی روی دیوارها (اشکال 174ـ175)

علاوه بر تزئینات گچ سفید خیلی جالب، دیوارهای قسمت اداری  ساختمان حداقل با رنگ ساده آبی و قرمز مایل به ارغوانی نقاشی شده­اند. بر روی دیوارهای اطاق شماره 4 به طور کلی رنگ­های قرمز مایل به ارغوانی، سفید، گل اخرائی و قرمز جگری دیده می­شود.

هم­چنین روی دیوارهای هال ستوندار قصر، آثار به جا مانده از نقاشی به دست آمد. خرده گچ‌های 27 و 28 قسمتی از سر و بدن یک اسب را نشان می­دهد و ظاهراً یک پای سوار کار هم دیده می­شود.13

تذکر: این اسب و سوارکار از روی بشقابهای نقره­ای ساسانیان اقتباس و ترسیم شده است.

 

آگاهی و اطلاعات در مورد قدمت تاریخی قصرساسانیان

طبق نظر آقای ارنست هرتسفلد14 این قصر در دامغان باید متعلق به اوایل حکومت ساسانیان باشد. ولی آقای فردریک واخ مث15 آن را متعلق به اوایل حکومت ساسانیان نمی­داند. به نظر او احتمالاً این قصر متعلّق به اواخر قرن ششم میلادی است و او نظر خودش را بر اساس تزئینات گچی پیدا شده در تیسفون ارائه می­دهد.

سکه (517 H) که در کف هال ستوندار بین ستونهای 39 و 44 پیدا شد ممکن است نشان مهمی از تاریخ حقیقی ساختمان قصر باشد. آقایان، ای. تی. نیول واچ وود16 که جزء انجمن آمریکائی سکه­شناسی17 آمریکا هستند سکه­های پیدا شده را مورد بررسی قرار دادند که شرح آنها در زیر آمده است.

شاه ساسانی احتمالاً قباد اوّل 488ـ531 م.

شرح روی سکه، نیم تنه تاج‌دار یک شاه در وسط. یک دایره، بیرون دایره ستاره­ای در درون هلال ماه.

شرح پشت سکه: آتشدانی که در دو طرفش یک نفر به قرینه مقابل هم در حال عبادت­اند.

به سختی می­توان باور کرد که این سکه بعد از ویرانی ساختمان در محل افتاده باشد از اینرو ما معتقدیم که در طی حکومت قباد یک منطقه مسکونی بوده البته به شرطی که شرح سکه درست باشد. خطوط روی این سکه غیرقابل تشخیص است.

دو سکه دیگر در قصر از زیر خاک به دست آمد. سکه 429 H در قسمت جنوب شرقی هال و سکه 694 H در خرابه­های غرفه شماره 21 پیدا شدند که شرح آن چنین است:

سکه 427 H

اشک بیست و چهارم خسرو18 109ـ130 م.

شرح روی سکه: سر ریش دار خسرو

شرح پشت سکه: نیم تنه یک زن در وسط که احتمالا در تیگرس19 سلوسیا20 ضرب شده.

سکه 694 H

تقلیدی است از سکه­های ایران اولیه که در بدنه از نوع دراخم نقره­ای گودرز21 که در 40 الی 51 سال قبل از میلاد در این ناحیه حکومت می­کرد، ساخته شده.

شرح روی سکه: سر ریش دار شاه و بالای آن اثراتی از اشکالی شبیه هلال ماه

شرح پشت سکه: آرشک22 را روی تخت نشان می­دهد، در اطراف سکه خطوطی وجود دارند که خوانده نمی­شود.

 

ساختمان ساسانیان تپه حصار

نگارش فیسک کیم بال23

توسط گروه مشترک سیاحان دانشگاه موزه و موزه هنری پنسیلوانیای آمریکا و تحت نظارت دکتر اریک اشمیت24 تپه حصار تا حد گسترده­ای حفاری شد، ولی در رابطه با قصر ساسانیان، نقاط زیادی برای حفاری به جا مانده است و این نقطه از اهمیت خاصی برخوردار است. چون مطالب دیگری دارد که با نقاط دیگر دوره ساسانیان تا حدّی تفاوت دارد.

در رابطه با این بنا، دکتر اشمیت در فصل قبل توضیحاتی داده است و در گزارش مقدماتی خود یک ساختمان بازسازی شده آزمایشی را که توسط آی گراسیموف25 طراحی و ارائه شد. بنا به تقاضای دکتر اشمیت، توضیحاتی درباره این ساختمان داده و جهت تجدید بنا هم پیشنهادی ارائه گردید.

خصوصیت برجسته این ساختمان داشتن ایوان سه راه روهه است که قطر ستونهای آن تقریبا شش پا26 است و در ردیف­های دوتائی حدود هشت پا فاصله آن­هاست و هر ستون از راهروی مرکزی 20 پا و راههای کناری (بیرونی) شش پا فاصله دارد. برای گروه ما هیچ نوع ستون آزاد دیگری با این مقیاس در معماری ساسانیان شناخته نشد. قاعده سر ستونهائی که در طاق بستان27 (کرمانشاه) و کالی کونا28 به چشم می­خورد، از بناهای دیگر ساسانی بنای سروستان است که چنین ستون­هائی در آن دیده می­شود. هرچند ما از ارتفاع این ستونها اطلاع دقیقی نداریم. به غیر از این ستونها، اکثر ستونهای به دست آمده کوچکند که حایل طاق­های چسبیده به کاخ سروستان بودند. ارتفاع این ستونها که ضخامت آنها دو پا و معمولا 5/2 برابر قطر آنها بود. ابعاد ستونها، غیر آزاد (متصل به دیوار یا بالکن) دیگر مطمئنا مختلف بوده­اند. طاق قصر ساسانیان تیسفون، سروستان و فیروزآباد مثل قصر پارتها در آشور قطر ستونها کم و فاصله آنها نیز اندک است و از روم و یونان که در قسمت غربی ایران آن زمان نفوذ داشتند، الهام گرفته شده است.

درباره بازسازی آزمایشی ساختمان توسط گراسیمف در دامغان باید به دو نقطه مهم اشاره کنیم. یکی ارتفاع ستونها، دیگری اشکال گنبدها که در این نقطه تقریبا بدون استفاده از چوب حایل طاقها بوده­اند.

در بقایای پیدا شده ما نتوانستیم چیزی به دست آوریم که ارتفاع ستونها را مشخص نماید مقدار گچ به دست آمده از هر ستون، حفاران را راهنمائی نمود که ارتفاع ستونها نباید خیلی زیاد باشد و اگرفرض کنیم که ستونها مرتفع بوده­اند، قسمت پائین سر ستونها باید ساده و بدون تزئینات باشند. براساس این فرضیه ارتفاع این ستونها باید 23 پا یا بیش از 7 متر بوده (یعنی چهار برابر سر ستونها) و گنبد روی این ستونها به صورت بشکه­ای در راهروی مرکزی قرار گرفته. در این سبک ستونها، اندازه­های ورودی مرکزی ساختمان مثل گنبد بزرگ طاق کسرا تا حدی بزرگ جلوه می­کند.

آقای گراسیمف تصور می­کند که نمای جلوی راهروها، طاقی است که از ستونها شروع شده­اند، ولی طاقهای بعدی راهرو روی ستونهای جانبی که برای حمایت طاقها بنا می­شود با ارتفاع کمتری ساخته شده‌اند.

آقای گراسیمف در این طاقها نوع ضربی را ارائه نداده ولی از ترسیمهای دیگری که ایشان درست کرده، او تصور می­کند که تعدادی از گنبدهای ضربی و بشکه­ای (نیم دایره) بوده­اند که از روی طاقهای میانی ادامه یافته و روی طاق راهروهای ضربی کوتاهتر تکیه داشته است.

ما در ابتدا به هر دو طاقهای ضربی و بشکه­ای اشاره می­کنیم که بین ستونها قرار گرفته ولی آقای گراسیمف آنها را فقط در ترسیم نقشه­های خود ارائه می­کند. ضخامت آنها در واقع قسمتی از ستون را در برگرفته و اختلاف آن به صورت یک خط منحنی از بین می‌رود.

آقای آندره29 چنین سبکی را در بقایای متقاعدکننده «آشور» یافته بود و همین سبک در «مسجد تاریخانه دامغان» که متعلق به اوایل دوره اسلامی است، دیده می‌شود ولی آقای «آندره» در نمونه­های مشهور ساختمانهای ساسانیان شبیه آن را ندیده است.

در خلاصه ترسیم نقشه پیشنهادی که به دنبال سیستم هال­های راهرودار سروستان آمده به ستونهای کم ارتفاع و طاقهای کوچک اشاره می­کند که آنها به وسیله سرستونها به دیوار خارجی تکیه دارند و طاقهای میانی هم که بالاتر قرار گرفته­اند نیز به صورت ضربی و بشکه مانند به دیوار خارجی متّصل و در آخر گنبد میانی هال هم به صورت بشکه­ای پله­دار، سقف هال را می­­پوشانده است. این ترسیم اگرچه به طور اصولی شبیه سیستم گنبدی شرح داده شده گراسیمف می­باشد ولی  مزیّت آن این است که شکل و بنای ساده­ای داشته و همچنین با سبک­های شناخته شده قبلی و سالمتر، مطابقت بیشتری دارند.

جالب توجه آن که این ترسیم نیز با هال گنبدی راهرودار قصر اسلامی اخیدر30 رابطه نزدیکی دارد (همانطور که می­دانیم در دوره اسلامی و بعد از ساسانیان ساخته شده است).

در رابطه با ترسیم اصلاح شده ساختمان مطالب زیر را می‌توان برای درستی بیشتر به آن اضافه نمود. اگرچه دو طاق پیدا شده الگوی همانندی ندارند و علی رغم این حقیقت که تمام خرده­ها و بقایای این نوع طاق روی هم و مقابل قسمت مرکزی وسط پیدا شدند و به خاطر عدم حضور نوع متفاوت آن باعث شد آقای گراسیمف اظهار کند که باید یک طاق میانی بزرگ در هال وجود داشته باشد.

در مورد طاقهائی که زیر گچ­بری طاق­نما بالائی قرار می­گیرد، گراسیمف یک سری از پلاکهای استفاده شده را پیدا نمود که در جای دیگری به دست نیامد. البته هیچ نوع گچ­بری سر ستونی در این رابطه پیدا نشد و پلاکها خودشان به صورت مخروطی نبودند و آنها در محلی پیدا شدند که این فرضیه را تصدیق کند. از اینرو برای طاقهای راهروها هیچ قوسی را ارائه نمی­کنیم.

و سه نوع پلاک (با سرهای گراز، سرزن و پلاکهای نشان) پیدا شده را در نور افقی بالای قوس­ها از قسمت ناودان به راهرو قرار داد چون آنها در مرکز ناودانی سه توده گچ خراب شده درست مقابل سه جفت ستونهای ناودانی که پشت بنا قرار داشتند. از این­رو ما این پلاکها را در نوارهای عرضی خطوط ستونهای جفتی مرکزی قرار دادیم.

ارنست هرتسفلد تاریخ این ساختمان را متعلّق به نیمه دوم قرن سوم میلادی می­داند ولی فردریک واخ مث با نظر او موافق نیست. به نظر او این ساختمان متعلق به زمانهای جلوتر احتمالا اواخر قرن ششم میلادی است.

نظر دکتر اریک اشمیت که با توجه به سه سکه پیدا شده در ساختمان مطرح و ممکن است، موثق­تر باشد.

گچ­های تزئینی پیدا شده شباهت زیادی با بقایای حفاری شده تیسفون و کیش31 و همچنین بقایای ورامین که هم اکنون در موزه برلین و موزه هنری پنسیلوانیا می‌باشد32 قصر تیسفون را که آقای پرفسور هرتسفلد متعلق به شاپور اوّل (272 تا 241 قبل از میلاد) و آقای روتر33 و واخ مث آن را متعلق به دوره حکومت خسرو اول می‌داند (579ـ521)34

بخاطر نداشتن اطلاعات کافی غیر از قسمتهای جنوب غربی و فارس، ما نمی‌توانیم دقیقا در این باره مطالب موثقی را ارائه کنیم مگر این که حفاریهای گسترده­تری در قسمت‌های شمالی و شرقی ایران انجام گردد که از طریق آنها ما بتوانیم اطلاعات به دست آمده خود را کامل نمائیم.

 

 

پی‌نوشت‌ها

  1. کلیشه 72 شکل 173.
  2. شماره­های (48 و 72ـ44 و 68ـ39 و 126ـ115 و صفر)
  3. شماره­های (1392ـH 390 و 1393ـH440)
  4. کلیشه 73
  5. مخصوص نشانه (نشانه خدا ـ نشانه فرد یا قومی)
  6. کلیشه 74
  7. کلیشه 81
  8. کلیشه­های 75 تا 77
  9. به 1425 H و 1470 و 1483، مراجعه شود.
  10. کلیشه 79
  11.  کلیشه 79
  12.  کلیشه 79
  13. ترسیم اصلاح شده اسب و سوارکار در شکل 175 آمده است.
  14. Herzfeld
  15. Friedrich wach-matk
  16. E. T. NewWell
  17. H. Wood
  18. وی فرزند پاکر در 107 م. به تخت نشست. مرحوم پیرنیا در کتاب ایران باستان نخستین سکه او را می­نویسد در 110 م. ضرب شده و به دست آمده است. با توجه به متن بالا سکه این پادشاه به تاریخ 109 م. در تپه حصار به دست آمده که خود جدیدتر از تاریخی است که پیرنیا ارائه داده.
  19. از شهرهای ارمنستان
  20. Seloseia
  21.   خاندان گودرز هم زمان با حکومت اشک سیزدهم ارد به عنوان شاه محلی در دامغان حکومت داشت.
  22. Arsaces
  23. Fiske-Kimball
  24. Dr. Schmidt
  25. Mr I Gersimoft
  26.  پا (فوت): 48/30 سانتیمتر که شش برابر آن بیش از 2 متر می­شود.
  27. Taki-Bustan
  28. Kale-i-Kuhna
  29. Andlral
  30.  اخیدر Ukheider ـ در 40 کیلومتری زیارتگاه شهدای کربلا واقع شده و ممکن است که در سده نهم میلادی (قرن 2 ﻫ.ق) به عنوان مقر حکومت سرداران قرامطه تاسیس شده باشد.
  31. س. آکسفوردفیلد Kish را حفاری کردند.
  32. یک سری حفاران در سالهای قبل از حفاری تپه حصار برای منفعت شخصی ورامین را حفاری کردند.
  33. Reuther
  34.  شباهت­های حفاری با گزارش مسعودی در مروج­الذهب از قومس هماهنگی دارد. وی این آتشکده و بتکده را در قومس جریش نامیده است. (ر.ک. به مسعودی: ابوالحسن علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر (ج 1)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344)

 

دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
دی ان ان