Menu

دﻫﻠﻲ: ﺟﻨﻮﺑﻲ از ﻣﺮاﻛﺰ ﭘﺮ اﻫﻤﻴﺖ راه اﺑﺮﻳﺸﻢ

نویسنده: دکتر منیژه ربیعی

چکیده

راه ابریشم بیشتر یاد آور راهی است که از غرب چین به سوی بخارا، بلخ، خراسان بزرگ، ری و سواحل مدیترانه می‌رفت. در این مقاله به راه دیگری پرداخته می‌شود که راه ابریشم جنوبی نام دارد، با توجه ویژه به شهر دهلی کرده و موقعیت و اهمیت آن در این مسیر. همچنین روشن می‌شود که حمله اقوام همسایه دهلی برای تصرف آن در واقع به قصد تسلط بر راه ابریشم جنوبی بود.

راه ابریشم جنوبی را مسعودی و خواجه رشیدالدین فضل‌الله به روشنی ترسیم کرده‌اند: که از غرب چین به تبت و از آنجا به هند می‌رفت و از کنوج/قنوج و رود جون/ جمنا می‌گذشت. پس از ویرانی کنوج و از آغاز سلطنت دهلی، این شهر جایگزین کنوج شد. از آن پس دهلی مرکز عبور و مهمترین شهردر مسیر ابریشم جنوبی شد. از این شهر راهی به گجرات و به سوی سواحل سند منشعب شد و راه دیگر که راه خشکی بود به خبیر و از آنجا به راه اصلی ابریشم متصل شد. ضرورت کشیده شدن این راه در دامنه جنوبی هیمالیا حفظ امنیت کاروانها از حمله اقوام بدوی آسیای مرکزی و استمرار تجارت میان مشرق و مغرب ـ در صورت تسلط این اقوام بر راه اصلی ـ بود؛ چنان که در زمان حمله چنگیزامنیت راه ابریشم به خطر افتاد و مغولان آن راه را از انحصار مسلمانان بیرون آوردند.

پس از فتح دهلی به دست مسلمانان، دهلی به یکی از مراکز مهم راه ابریشم تبدیل شد.

راه ابریشم مسیر مهم تجارت بین چین و دریای مدیترانه بود. چون بخش بزرگی از تجارت ابریشم در امتداد این جاده شکل گرفت، در سال 1877م، توسط ریچارد فردیناند فون،1 جغرافی‌دان برجسته آلمانی به نام «جاده ابریشم» نامیده شد. راه ابریشم به قدمت دادوستد کالا میان مغرب ومشرق جهان قدیم است. با گسترش نیازبه کالاهای شرقی دامنه سرزمینهای تامین کننده نیازهای دنیای قدیم به سوی شرق گسترده شد. در دنیای کهن سرزمین هند و چین منشاء صنایع وتولید بودند2 وشرق وغرب عالم با راهی که امروزه به جاده ابریشم شهرت دارد، به یکدیگرمی پیوستند و دادوستد کالا به صورت دوسویه انجام می‌گرفت. از چین به سوی مغرب (ایران و روم) ابریشم می‌رفت واز ایران قالی و سنگهای گرانبها و از روم طلا، کالا‌های فلزی و اسلحه به شرق حمل می‌شد.

شاهنشاهی ایران پیش از اسلام نقش ترانزیت کالاهای شرقی را ایفا، تجارت ابریشم و اخذ حقوق گمرکی از بازرگانان و کاروانیانی که از ایران واز این راه می‌گذشتند در آمد سرشاری را کسب می‌کرد. دولت ایران همواره بهای ابریشم را بالا می‌برد تا ازدولت روم/ بیزانس طلا و پول بیشتری را بگیرد.

انحصار یافتن ترانزیت کالا به ایران سبب جنگهایی میان ایران وامپراتوری روم/ بیزانس شد و از جانب دیگر حملات اقوام بدوی آسیای مرکزی را در پی داشت. ترکان که در بیابانهای میان سرزمین چین وخراسان می‌زیستند، نسبت به کشورهای متمدن آن زمان تمدن نازلتری داشتند باخشونت بسیار، حمله می‌کردند و در خونریزی شهره بودند.3 آنان به طمع تسلط بر این راه مهم، به اقدامات نظامی خشونت باری دست می‌زدند که خسارات جبران ناپذیری بر تجارت آن روز دنیا وارد می‌کرد. رقابت میان ایران، بیزانس و ترکان آسیای مرکزی، همواره امنیت راه ابریشم شمالی را به خطر می‌انداخت. به ضرورت ادامه حیات بازرگانی مشرق ومغرب راه امن تری در دامنه کوههای هیمالیا وجود داشت که به راه ابریشم جنوبی مشهور بود. نقطه عزیمت مسافرانی که راه سفر به مغرب را در پیش می‌گرفتند راهی که زائران و بازرگانان چینی به یکسان از آن استفاده می‌کردند. مسیر شمالی بود که عمدتا امروزه با نام جاده ابریشم یاد می‌شود واز روستایی توان هوانگ/دن انگ4 آغاز می‌شد. سپس از طریق کریدورهیگزی5 در منطقه خودمختار ایغور زیانگ6 می‌رسید و به مسیرهای شمالی و جنوبی تقسیم می‌شد. راه مشهور جاده شمالی راه ابریشم است که از شمال غرب چین می‌گذرد. راه دوم که از راههای جنوبی بوده است از جنوب چین تا هند، سند و روم کشیده شده بود و بخش دیگر این راه از جنوب غربی چین، از طریق دریا به غرب می‌رسید. مسیر جنوبی عمدتا یک مسیر ثابت بود. مسیری که پس از عبور از قسمتهای جنوبی چین به شمال هندوستان می‌رفت و سپس به خراسان و ایران و با مسیر شمالی یکی می‌شد یا به مسیر دریایی می‌پیوست. جاده ابریشم نه تنها مسیر باستانی تجارت بین المللی، بلکه یک پل فرهنگی پررونق برای انتقال ذوق و فرهنگ چین، هند، ایران، عربستان، یونان و روم به شمار می‌آمد. چهار اخترا ع مهم چین از این طریق به غرب رفت و پلی برای مبادلات فرهنگی بین چین و هند شد. جهانگرد مشهور چینی مانک7 (602ـ664 م) در زمان سلسله تانگ8 در طول جاده ابریشم سفر کرد. سفر خود را از چانگ ان9 آغازکرد ودر ادامه سفر خود به سمت غرب به هند رفت. در زمان سلسله یوان (حکومت1271ـ1368) هنگامی که چین وابسته به تجارت ابریشم شد دوباره تجارت در جاده ابریشم رشد کرد جاده جنوب غربی چین رونق گرفت که میان چین وهند واقع بود و چین با هند قرارداد داد و ستد داشت. راه تجارت ابریشم جنوبی، حدود 200 کیلومتر (1،243 مایل) طول، شناخته شده داشت، که توسط مورخان آن را جاده ابریشم جنوب خواندند مانند جاده ابریشم شمالی، جاده ابریشم جنوب نیزکمک زیادی به تبادل فرهنگی میان چین و غرب کمک بسیاری کرد. درباره این جاده کهن از زمان امپراتوران هان اطلاعات وجود دارد و اهمیت آن را نشان می‌دهد. کاروان‌های تجاری بر کوه‌های مرتفع منطقه جنوب غربی چین غلبه کردند. پل‌ها و جاده‌ها و بریدن سنگها راه کاروانها را هموار کرد. آثار ساخت راه‌های قدیمی به شکل سوراخهایی بر صخره‌ها و بریدگی‌هایی بر روی کوه‌های این راه دیده می‌شود.

چانگ چیان از امپراتوران سلسله هان10 در مسیر سفر خود به یوئچی به سال 141 ق. م خیزران، و منسوجاتی از هند دید که نشان دهنده تجارت میان هند شمالی وچین بود. از قرن چهارم ق.م پس از باز شدن راههای آسیای مرکزی تجارت با هند رونق گرفته بود وسرزمین ختن نقش مهمی در این تجارت داشت.11

هند از دیر باز مرکز کالاهایی چون ابریشم و پرنیان، ادویه، مشک، سنگهای گرانبها، انواع میوه و محصولات کشاورزی بود و ازدوران باستان این کالاها و محصولات مختلف مانند ابریشم، آهن، مروارید، صدف‌ها و عنبر از هند در این مسیر به طور منظم به غرب حمل می‌شد.12 هند نیز در تجارت ابریشم نقشی همانند چین داشت.جنگهای ایران ورم در قرن دوم میلادی سبب شد تاکالاها از چین به هند واز آنجا به رم برود.13

تجارت مشرق به مغرب در چند کشور مهم سازماندهی می‌شد. چین، هند، مصر و شام از مهمترین آنها بودند. جاده ابریشم جنوبی که همزمان با جاده ابریشم در شمال غرب چین شکل گرفت به توسعه جهان کمک بسیار کرد. مسیر جنوبی عمدتا ثابت بود و هند که سرزمینی وسیع بود از مشرق با تبت و از مغرب با سند وخراسان متصل بود.14 راه ابریشم جنوبی از شمال هند می‌گذشت، از مشرق به چین و تبت و از سوی دیگراز هند به خراسان متصل می‌شد. بازرگانان از ملیتهای گوناگون بودند که از این راه و به سوی هند می‌رفتند تا کالاهایشان را به خراسان برسانند. بدین ترتیب کاروانها، متصل از هند به سند و از آنجا به خراسان و زابلستان در رفت وآمد بودند.15

راهی که از چین وتبت به سوی شمال هند می‌رفت، ازقنوج/کنوج تا مولتان ادامه داشت. از قنوج تا ملتان راه از نهر جون، و از کنار دهلی می‌گذشت.16 سپس به خراسان و ایران می‌رفت و با مسیر شمالی یکی می‌شد. بنابراین می‌توان حدس زد که بازرگانی قدرتمند و راه تجاری پر اهمیتی بین استان سیچوان و شمال هند وجود داشته است که از مراکز مهم آن ابتدا قنوج بود. در این مسیر شهرهای بسیاری مراکز مهم تجاری شدند و دهلی که ازجمله شهرهای پر اهمیت این مسیر بود.

 پس از حمله مسلمانان به ایران، تسلط ایران بر راه ابریشم از میان رفت و با فرو پاشی دولت ساسانی، راه ابریشم به انحصار مسلمانان درآمد. مسلمانان قصد تصرف راه ابریشم جنوبی را داشتند با آنکه سپاه مسلمانان، به فرماندهی محمد قاسم، در سال 93 ﻫ تا حوالی سند و مولتان رسیدند17 تلاش محمد قاسم برای تسلط بر قنوج18، تسلط نیافت و مسلمانان نتوانستند راه ابریشم جنوبی را فتح کنند و به گرفتن غنیمت‌هایی از حاکمان آن نواحی بسنده کردند.19 حمله محمود غزنوی برای دستیابی مسلمانان برشمال هند و راه ابریشم بی‌نتیجه ماند. وبخش اعظم راه در دست حاکمان هندو باقی ماند.20

 چنگیز خان (حکومت602ـ624 ﻫ.ق) با فتح تمام سرزمین‌هایی که در راه ابریشم شمالی بودند، سیطره مغولان را بر امپراتوری چین مسجل ساخت و از آن پس بر تجارت در امتداد جاده ابریشم شمالی نیز مسلط شد وبازرگانی در طول این دوره از این راه به اوج خود رسید. اما مغولان راه جنوبی را نتوانستند به تصرف خود در آورند زیرا پیش از مغولان دهلی به دست غوریان (حکومت 410 ـ612 ﻫ.ق) فتح شد. سلاطین مسلمان دهلی از این راه به شدت محافظت می‌کردند. هنگام حمله سلطان معزالدین محمد سام (حکومت569ـ599 ﻫ.ق)، به دهلی ضابط این شهر گوبند رای برادر پتهورای21 یا کهاندی رای برادر پتهورای22 بود که در جنگ با سپاه اسلام در 588 کشته شد. درهمین سال قطب‌الدین آیبک (حکومت602ـ607 ﻫ.ق)،دهلی را فتح کرد و از سوی معزالدین در 590 ﻫ.ق حاکم دهلی شد، وی بیست سال بر آن شهر و اطراف آن حکومت کرد.23 از آن پس و به تدریج در طی چند قرن که سلسله‌های مسلمان بر هند مسلط شدند، این شهر چهره اسلامی به خود گرفت. دهلی که قدمت 5000 ساله دارد از مراکز تمدن قدیم جهان بود، در دوره اسلامی نیزاهمیت خود را حفظ کرد. و مانند قلب هند بود و شهرهای دیگر اعضاء آن بودند.24 تا پیش از تصرف دهلی به دست آیبک تجارت هند با شرق و غرب از طریق راه ابریشم جنوبی از قنوج از شمال هند رد می‌شد و به مولتان و خراسان می‌رسید. شهر قنوج و ملتان در راه ابریشم اهمیت بسیار داشتند و از شاهراههای مهم شرق به غرب بود.25 این راه محل عبور بازرگانان از ملیتهای گوناگون بود که به سوی هند رهسپار می‌شدند تا کالاهایشان را به خراسان برسانند یا بر عکس از چین و هند کالا به غرب حمل کنند .کاروانها متصل از هند به سند و از آنجا به خراسان و زابلستان در رفت وآمد بودند.26 بازرگانان که برای امنیت تجارت و کالاهایشان در پی یافتن راههای امن بودند راه ابریشم جنوبی را با همه دشواریش انتخاب کرده بودند. شهرقنوج در قرن پنجم هجری از رونق افتاد و هنگام دیدار ابوریحان از آن ویران بود. به این جهت می‌توان حدس زد که پس از فتح دهلی به دست مسلمانان به تدریج اهمیت قنوج از آن دهلی شد و دهلی به مرکز ارتباطی آن دوره تبدیل شد. راهها از این شهر به سوی سند و ایران، یا زابلستان/ افغانستان و خیبر می‌گذشتند.27

در اثبات این مدعا می‌توان به گفته خواجه رشید در قرن 8 ﻫ استناد کرد که مشخصات راه مهم بازرگانی را شرح داده است که دهلی را به خانبالیغ در چین متصل می‌کرد .این همان راه ابریشم جنوبی بود .این راه از معبر به ختای می‌رفت. ابتدای آن شهر قابل سپس کونجو و سنجو و از قابل به قین و از آنجا به ملی‌فتن و از آن به دقلی سپس بیجالا که در قدیم از اعمال دهلی بود می‌رسید.28 ویژگی دهلی این است که در ناحیه مرکزی نیمه شمالی هند در ساحل غربی رود جمنا/یومنا و کوههای آراوالی واقع است و معبری میان کوه و بیابان و راه عبوری آسیای مرکزی به پیکره هند بوده است. این شهردر دوره مسلمانان راهی به خشکی و راهی به دریا تا گجرات داشت. این شهراز شرق به ایالت اوتارپرادش، از شمال، غرب و جنوب به هاریانا و مسلط بر جلگه گنگ بوده است.29

نمودهای اهمیت دهلی در جهان باستان، دوره اسلامی و اکنون بسیارند. اما آنچه که اهمیت این شهر را از میان دیگر شهرها برجسته می‌کند بی‌شک اقتصاد پر رونق آن در دوره اسلامی و پیش از آن بوده است. امری که همواره فاتحان را از زمان اسکندر تا دوره مغول و تیمور و دوران استعمار به این سرزمین کشانده ثروت زبانزد آن بوده است. ثروتی که به دلیل ظرفیت‌های پر شمار این شهر در آن گرد آمد. بر شمردن توان اقتصادی شهر دهلی موضوعی گسترده است. اما یکی از ویژگی این شهر که ثروت و اهمیت آن را در پی داشت قرار گرفتن آن بر سر راههای بازرگانی و مهمتر از همه شاخه‌ای از راه ابریشم بود. این راه که در سایه درایت شاهان چین و هند امن بودند30 مورد توجه و اقبال بازرگانان در دوره‌های مختلف بود. در دوره اسلامی نیز سلاطین دهلی بر سر حفظ این راه سعی بسیار کردند. برای حفظ این راه و بر سر تصرف در آمد سرشار آن جنگهای مستمری میان اقوام و گروههای قومی در گرفت .سلطان معزالدین غوری در 571 به ملتان که بر سر راه ابریشم جنوب بود لشکر کشید و آن را متصرف شد، سپس به سوی گجرات حمله کرد اما از رای آنجا شکست خورد، در 575 به فرشور/پیشاور حمله کرد و آن را فتح کرد و سرانجام در 581 دهلی را گشودند.31 به این ترتیب غوریان وغلامان آنها بربخش مهمی از راه ابریشم جنوبی تسلط یافتند.

فتح دهلی در دوره معزالدین محمد سام پادشاه غوری وسردار او قطب‌الدین آیبک سر آغاز فصل دیگری در حیات را ه ابریشم جنوبی بود. از این پس سلسله‌هایی در هند به قدرت رسیدند که تحت نام سلطنت دهلی مشهورند و با قدرت از دهلی در برابر اشتهای سیری ناپذیر اقوام مهاجم دفاع کردند.

چنگیز خان راه ابریشم شمالی را تصرف کرده و انحصار تجارت راه شمالی را به دست آورد ه بود. پس از او مغولان سعی کردند تا بر دهلی و راه جنوبی ابریشم دست یابند، اما سلاطین دهلی از جمله ایلتتمش (حکومت 607ـ633 ﻫ.ق) و غیاث‌الدین بلبن (حکومت664ـ686 ﻫ.ق) از حدود دهلی پاسداری کردند. ایلتتمش برای حفظ دهلی از خطر مغولان جلال‌الدین خوارزمشاه را که در 628 ﻫ.ق به هند پناه برده بود از خود راند و او را نپذیرفت و هیچ کمکی به او برای جنگ با مغولان نکرد.32 در زمان غیاث‌الدین بلبن، مغولان تا لاهوررسیده بودند او فرزندش محمد رابرای مقابله با ایشان فرستاد که در این جنگ کشته شد.33 این سلطان برای حفظ راههایی که از دهلی به کنپیل و پتیالی می‌رفت و راه زنان آن را نا امن کرده بودند شش ماه به جنگ آنها رفت و امنیت را به راهها باز گرداند، سلطان فیروز شاه تغلقی در 752 بر سر دهلی با مغولان جنگید.34 سپس حصار فیروزه را در 757 ﻫ.ق بر روی دو شهر لراس /کداس بزرگ ولراس/ کداس خرد بر پا کرد.این شهر که درشمال غربی دهلی بود، توقفگاه بازرگانان و مسافران عراقی و خراسانی بود که به دهلی رفت وآمد می‌کردند و محل تهیه آب وآذوقه مسافران بود.35 در این دوره همچنان راه ملتان به دهلی و راه گجرات به دهلی راه مهمی بودند.36

ابن بطوطه در 734 ﻫ.ق ازخوارزم به سند رسید و راه قدیمی ابریشم جنوبی را درنوردید و از مولتان به دهلی که چهل/ پنجاه روز فاصله داشت رسید. اودر باره تجارت پرسود این راه و شهرهایی که بر سر این راه قرار دارند شرح مفصلی داده است و اشاره دارد که بازرگانانی که به سند و هند می‌رفته‌اند سود سرشار به دست می‌آوردند. حاکمان شهرهای با اهمیت چون ملتان از بازرگانان عوارض راه دریافت می‌کردند و از این طریق خزانه‌ای معمور داشتند.37

دروازه‌های دهلی ـ شهر دهلی بیست و هشت دروازه داشت که دروازه بدائون و غزنه از دروازه‌های مهم آن بودند38 باروی دهلی چهارده دروازه داشت که برخی از آنها قدمتشان به پیش از اسلام می‌رسید. این راهها نشان دهنده ارتباط این شهر با اقصی نقاط جهان و بیانگر اهمیت موقعیت شهر دهلی بوده است نیز می‌تواند دلیلی باشد بر آنکه دهلی از دیرباز بر سر راه تجارت شرق به غر ب واقع بود. از دوره مسلمانان با گسترده شدن دهلی و اهمیت یافتن آن از وجه بازرگانی بر باروی آن دروازه‌های متعدد مانند دروازه بدائون و دروازه جود و تعبیه گردید39 اما دروازه‌ها به این دو دروازه محدود نمی‌شد و تعداد آنها بازگوی اهمیت دهلی است.دروازه دهلی/ دروازه اسکندر در جنوب و جنوب غربی قلعه دهلی واقع بود و به دهلی کهن باز می‌شد،40 دروازه جنوبی شاهجهان آباد، دروازه موریا در شمال، دروازه کابل در غرب، دروازه لاهور در غرب، دروازه اجمیر در جنوبغربی در 1644ـ1646م.، دروازه ترکمن در جنوب، دروازه کشمیر در شمال، دروازه خیرتی در شرق، دروازه راج گات در شرق رو بروی رودخانه، دروازه کلکته در شمال شرقی که در 1852م. بنا شد، دروازه کلاگات41 در شمال شرقی، دروازه نیگامبوده در شمال شرقی،دروازه پاتر گاتی که ویران شد، دروازه بدر رائو در شمال شرقی،دروازه حبش خان.42

راهی که ابن بطوطه به سوی چین پیمود از دهلی به قنوج بود سپس به کالیورو از آنجا به پرون از آنجا به منگرور/منگلور و سپس به اجین رفت .وی از آنجا به دولت آباد و سپس به شهر ندربار و کنبایه و از کنبایه در دریا سفر کرد و به ساحل ملیبار رسید.43

 راه ابریشم جنوبی که از دهلی می‌گذشت تا حمله امیر تیمور به سال 801ق در دست سلسله تغلقی (حکومت720ـ815 ﻫ.ق) بود. اما پس از 801 ﻫ.ق به فرمان تیموردهلی به تصرف سادات (حکومت 817ـ847 ﻫ.ق) در آمد و سرانجام بابر در 932 ﻫ.ق دهلی را متصرف شد.با تغییر سلسله‌ها وپادشاهی‌ها بر اهمیت دهلی افزوده شد وهمچنان مرکز تجارت وگذرگاه اصلی راه ابریشم ماند.

بناهایی که شیر شاه سوری (فوت 952 ﻫ.ق) بر پا کرد، حکایت از موقعیت تجارتی این شهر دارد او راهی از بنگال تا نیلاب/سند کشید که هزار و پانصد کروه طول آن بود بر هر کروه سرایی ساخت که در آن چاه آب و مسجد از خشت پخته و گچ بر پا کرد.در این سراها مقری، امام، موذن و جاروب کش نهاد وطبیب هم داشت .در هر سرا دو دروازه بود که بر یکی غذای هندو‌ها و بر دیگری غذای مسلمانان را آماده می‌کردند.44 شیر شاه هزار وهفتصد سرای ساخت. راههایی که او ساخت به غایت امن بود و دزدی و راه‌زنی در زمان او از میان رفت.45 در زمان فرزند او اسلام شاه‌سراهایی که ساخته شده بود به دو برابر افزایش و فاصله انها به نیم تقلیل یافت.46

 در دوره مغولان که بخش اعظم اقتصاد بر بازرگانی استوار بود و بازرگانی در حیات آنها نقش اساسی ایفا می‌کرد. تجارت از راه زمینی صورت می‌گرفت دو راه کاروانی در مسیر غرب به سوی کابل و قندهار می‌رفت .با تبت نیز مراوده از را ه خشکی بر قرار بود. در قرن شانزدهم پرتغالی‌ها بر تمام راههای دریای هند دست اندازی کردند.پس یک سده کمپانی هند شرق به جای پرتغالی‌ها نشست و به تدریج سراسر شبه قاره را متصرف شد .این تغییر وتحولات به دلیل تجارت پر سود ابریشم بود .گرچه بنادر دریای هند در اشغال اروپایی‌ها بود اما راه خشکی همچنان پر اهمیت بود ودر تمام دوره بابری و دوره استعمار دهلی بزرگترین مرکز بازرگانی راه ابریشم جنوب بود. زیرا شاهان این سلسله به ویژه اکبر وجهانگیر به تجارت اهمیت می‌دادند. کار تجارت منحصر به شاهان نبود بلکه درباریان نیز بدین شغل می‌پرداختند. درباریان مغول مکانهایی برای تجارت بنا می‌کردند که در آن تجارت صورت می‌گرفت. مغولان با بر پایی سرا‌ها زمینه رشد بازرگانی در دهلی را فراهم کردند و با امن ساختن راههای مبادلاتی که بیشتر آنها از دهلی منشعب یا به آن ختم می‌شد .این شهر بیش از پیش به مرکز پر اهمیت راه ابریشم تبدیل کرد وشهرت آن عالم‌گیر شد.

در دوره جهانگیر و همسر او نورجهان ساخت سرا رشد چشمگیری داشت زیرا امپراتور وهمسرش به راه خشکی اهمیت بسیار می‌دادند و از این طریق پارچه، ادویه، تریاک، فلفل، عطر، طلا، نقره، عاج و عنبر رد و بدل می‌شد. در دوره شاهجهان نیز کاروانسراهایی در دهلی برپا شد.47

 این همه بر اهمیت دهلی به عنوان مهمترین شهر بر سر راه ابریشم جنوبی افزود.

 

 

پی‌نوشت‌ها

  1. Richthofen
  2. ابن ‌خردادبه، المسالک والممالک، چاپ بریل، لیدن1967،ص69ـ70؛ مسعودی، ج1، ص180ـ181.
  3. مسعودی،ج1،ص181.
  4. Dunhuang
  5. Hexi
  6. Uygur Xinjiang
  7. Mumk
  8. Tung
  9. Chang'an(Xian امروزه)
  10. Houn
  11. درژ، ژان پیر، جاده ابریشم، ترجمه هرمز عبداللهی،چاپ روزنه، تهران 1379، ص16.
  12.  بلعمی، ص479،663؛ مسعودی،ج1،ص 44
  13. درژ، ص 17.
  14. ابن خردادبه، ص54ـ57؛مسعودی، ج1، ص 98.
  15. مسعودی، ج1 ص134ـ136، 154ـ137،161،178.
  16. ابوریحان بیرونی، تحقیق ماللهند، ترجمه منوچهر صدوقی سها،چاپ موسسه مطالعات تحقیقی تهران 1358، 156ـ161؛سیهرندی،ص25.
  17. ابی بکر کوفی، چچ نامه، کوشش محمد بن داود پوته،چاپ مخطوطات فارسیه حیدر آباد دکن،دهلی 1939،ص236.
  18. همو، ص241.
  19. ابی بکر کوفی، همانجا .
  20. فرشته، ملا قاسم فرشته، تاریخ فرشته، بمبئی 1868. ج1،ص299.
  21. رشید‌الدین فضل‌الله، جامع‌التواریخ (تاریخ هند و سند و کشمیر)، چاپ البرز، تهران1373، ص59؛ سرهندی، ص 8.
  22. هروی هروی، طبقات اکبری، چاپ ام ـ ای ـ آئی ـ سی ـ اس، بنگال بی تا.، ص 38؛ فرشته، ج1، ص58.
  23. ابن اثیر، علی ابن محمد، الکامل فی التاریخ، چاپ دارآگاه، بیروت1385 ق، ج11، ص174، ج12، ص209؛ منهاج سراج، طبقات ناصری، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران، ج1، ص399؛ سرهندی، ص8ـ12، 27.
  24. رشیدالدین فضل الله، ص 51؛ مردم و سرزمین‌های ایالات هندی، ج34، مقدمه ص 15.
  25. مسعودی ج1، ص 98،114، 122،126ـ127،167ـ168.
  26. مسعودی، ج1 ص134ـ 137، 154ـ161،178.
  27. ابوریحان، ص 156ـ157.
  28. رشید‌الدین فضل‌الله، ص37،44.
  29. رشیدالدین فضل‌الله، ص37؛ مردم و سرزمین هند، ج34، ص25 ؛پک،ص26؛ د.اسلام، چ 2، ذیل ماده
  30. مسعودی، ج1، ص181
  31. سیهرندی، احمد ابن عبدالله السیهرندی، تاریخ مبارک شاهی، چاپ محمد هدایت حسین کلکته 1936،ص6ـ8
  32. رشیدالدین فضل‌الله، تاریخ رشیدی، به کوشش محمد روشن، چاپ البرز، تهران1373،ج1، ص 5؛ سیهرندی، ص17ـ18.
  33. سیهرندی، ص50ـ55.
  34. برنی، ص57ـ58.
  35. شمس سراج عفیف،ص124ـ126.
  36. شمس سراج عفیف،ص579.
  37. ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحد،چاپ آگاه، تهران1370، ج2، ص17،19 ـ20،27ـ28، 30.
  38. همو،ص42.
  39. فرشته،ج1، ص88، 101.
  40. آثار تاریخی دهلی، ج ا،ص50،35.
  41. Kela Ghat
  42. آثار تاریخی دهلی، ج1،ص35،169.
  43. هموص214ـ219، 193،196،205،209.
  44. نعمت‌الله ابن حبیب الله، تاریخ خان جهانی و مخزن افغانی، تصحیح سید محمد امام الدین، داکا1960، ج1 ص334ـ335، حاشیه شماره 1 ؛ هروی، نظام‌الدین احمد، طبقات اکبری، تصحیح ام.ای.‌ای سی.اس.، چاپ ایشاک سوسایتی بنگال1931.
  45. نعمت‌الله ابن حبیب الله، ص 336ـ337.
  46. همو ص377.
  47. برنیر عبید، ص43.

 

 

منابع

ابن اثیر، علی ابن محمد، الکامل فی التاریخ، چاپ دارآگاه، بیروت 1385 ه ق.

ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علی موحد، چاپ آگاه، تهران1370.

ابن خردادبه، المسالک والممالک، چاپ بریل، لیدن1967.

ابوریحان بیرونی، تحقیق ماللهند، ترجمه منوچهر صدوقی سها،چاپ موسسه مطالعات تحقیقی تهران 1358.

ژان پیر درژ، جاده ابریشم، ترجمه هرمز عبداللهی، چاپ روزنه، تهران 1379.

ابوبکر کوفی، چچ نامه، کوشش محمد بن داود پوته، چاپ مخطوطات فارسیه حیدر آباد دکن، دهلی 1939.

نعمت‌الله ابن حبیب الله، تاریخ خان جهانی ومخزن افغانی، تصحیح سید محمد امام الدین، داکا 1960.

رشیدالدین فضل‌الله، جامع‌التواریخ (تاریخ هند وسند وکشمیر)، چاپ محمد روشن، تهران 1383؛

رشید‌الدین فضل‌الله، تاریخ رشیدی، به کوشش محمد روشن، چاپ البرز تهران1373.

احمد بن عبدالله السیهرندی، تاریخ مبارک شاهی، چاپ محمد هدایت حسین کلکته 1936.

سجان رای، خلاصةالتواریخ، چاپ ظفر حسن،دهلی1961.

شمس سراج عفیف، تاریخ فیروز شاهی، کوشش مولوی ولایت حسین، چاپ انجمن آسیایی بنگال، کلکته1308.

محمود گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران 1363.

 ملا قاسم فرشته، تاریخ فرشته، بمبئی 1868.

منهاج سراج، طبقات ناصری، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران 1360.

هروی، طبقات اکبری، چاپ ام ـ ای ـ آئی ـ سی ـ اس، بنگال بی تا.

Bernier͵ Francois ͵ Travels in the Mongol Empire ͵ ed Vincent A Smith ͵new Delhi 1987.

Lucy Peck’ Delhi A thousand years of building’ New Delhi 2006.

OLAF Caro’ The Pathans 550 B.C.- A.D. 1957’ Pkistan 1973.

Land & People of Indian state&Union Territores, ed:S C Bhatt&Gopal K Bhargava, Delhi2006.

Maulavi Zafar Hasan’ Monuments Of Delhi’ New Delhi’1997.

Omar Khaledi, Muslims in India Economy, New Dlhi 2006.

Encyclopedia of islam

دی ان ان evoq , دات نت نیوک ,dnn
دی ان ان